از گير حسابرس در اومد
از گير حسابرس در اومد، گير ممیز افتاد
از اين سمینارهای
از اين سمینارهای حسابداری كسي معجز نمیبینه
انجمنهای حسابداری
انجمنهای حسابداری هفت دست، بالندگی و ارتقا هیچی
اون قدر ممیز دیده
اون قدر ممیز دیده که حسابدار شده
سهامدار عمده
سهامدار عمده كه دو تا شد، شرکت یا منحل میشه یا ورشکست
آسوده كسيه كه
آسوده كسيه كه موسسه نداره/ از کنترل کیفیش خبر نداره!
آسوده كسيه
آسوده كسيه كه موسسه نداره/ از بیمه و مالیاتش خبر نداره!
انبار رو
انبار رو آخر زمستون میشمارن!
حسابدار دستپاچه
حسابدار دستپاچه مالیات رو دو برابر میکنه!
چه علی الراسیه
چه علی الراسیه كه ممیزش هم گريه ميكنه!