كسي حاضر نبود داوطلب شود!

مدير و 10 نفر از كاركنانش از طناب بالگردي كه در صدد نجات آنها بود، آويزان بودند. طناب آنقدر محكم نبود كه بتواند وزن هر يازده نفر را تحمل كند. كمك خلبان با بلندگوي دستي از آنها خواست كه يك نفرشان داوطلب شود و طناب را رها كند. البته، داوطلب شدن همانا و سقوط به […]

پريدن غواص

    از يكي ميپرسن ميدوني چرا غواص ها از پشت ميپرن توي آب؟ ميگه آخه اگه از جلو بپرن كه ميوفتن توي قايق!!! برداشت هاي مختلف و طرز فكرهاي مختلفي راجع به مسائل وجود دارد. مطمئن شويد كه شنونده منظور شما رو به درستي درك كرده است.

نگراني هاي من

  جوان تازه فارغ التحصيل رشته حسابداري، يك آگهي استخدام حسابدار ديد و در جلسه مصاحبه حاضر شد. مصاحبه كننده صاحب يك شركت كوچك بود كه خودش آن را اداره مي كرد. صاحب شركت گفت: «من به يك نفر داراي مدرك حسابداري نيازمندم. اما در اصل دنبال كسي هستم كه عهده دار نگراني هاي من […]

مرخصی اجباری

دو مدير در رابطه با چگونگي مقابله با مشكلات كاري خود با هم صحبت مي كردند. اولي: من روش جديدي را از سال قبل شروع كرده ام و اصرار دارم هر كدام از كارمندانم هر سه ماه يكبار دست كم يك هفته به مرخصي اجباري برود. دومي: دليل اين كار چيست؟ اولي: براي اينكه به […]

سرعت يعني اين!

سه تا پسر درباره پدرهايشان لاف مي زدند: اولي گفت: «پدر من سريعترين دونده است. اون مي تونه يك تير رو با تيركمون پرتاب كنه و بعد از شروع به دويدن، از تير جلو بزنه.» دومي گفت: «تو به اين ميگي سرعت؟ پدر من شكارچيه. اون شليك ميكنه و زودتر از گلوله به شكار ميرسه.» […]

ساعت گم شده

 ساعت گم شده
 
روزی کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است. ساعتی معمولی امّا با خاطره‏ای از گذشته و ارزشی عاطفی بود.
بعد از آن که در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودکان که در بیرون انبار مشغول بازی بودند کمک خواست و وعده داد که هر کسی آن را پیدا کند جایزه‏ای دریافت نماید.

لذت زندگی

 

لذت زندگی

 

 

یکی از دیگری پرسید: چرا هنگام غروب رنگ آسمان تغییر میکند؟

 

میمون دوم گفت: اگر بخواهیم همه چیز را توضیح بدهیم، مجالی برای زندگی نمی ماند. گاهی اوقات باید بدون توضیح از واقعیتی