حساسيت خودرو به بستني وانيلي

بخش پونتياك شركت خودروسازي جنرال موتورز شكايتي را از يك مشتري با اين مضمون دريافت كرد: «اين دومين باري است كه برايتان مي نويسم و براي اين كه بار قبل پاسخي نداده ايد، گلايه اي ندارم ؛ چراكه موضوع از نظر من نيز احمقانه است! به هر حال ، موضوع اين است كه طبق يك رسم قديمي ، خانواده ما عادت دارد هر شب پس از شام به عنوان دسر بستني بخورد. سالهاست كه ما پس از شام راي گيري مي كنيم و براساس اكثريت آرائ نوع بستني ، انتخاب و خريداري مي شود. اين را هم بايد بگويم كه من بتازگي يك خودروي شورولت پونتياك جديد خريده ام و با خريد اين خودرو، رفت و آمدم به فروشگاه براي تهيه بستني دچار مشكل شده است.

مارمولك و عينك

مارمولكي رفت پيش ماري كه چشم‌پزشك بود. از او خواست برايش عينكي تهيه كند. مار گفت: “عينك به چه درد تو مي‌خورد؟ مگر با عينك و بي‌عينك فرقي مي‌كند؟ تو كه جايي را نمي‌بيني.” مارمولك گفت: “عينك كه بزنم ديده مي‌شوم.”

مارمولك و عينك

مارمولكي رفت پيش ماري كه چشم‌پزشك بود. از او خواست برايش عينكي تهيه كند. مار گفت: “عينك به چه درد تو مي‌خورد؟ مگر با عينك و بي‌عينك فرقي مي‌كند؟ تو كه جايي را نمي‌بيني.” مارمولك گفت: “عينك كه بزنم ديده مي‌شوم.”

تغيير شكل جمله

روزي مرد كوري روي پله‌هاي ساختماني نشسته بود و كلاه و تابلويي را در كنار پايش قرار داده بود. روي تابلو خوانده مي‌شد: “من كور هستم لطفا كمك كنيد.” روزنامه‌نگار خلاقي از كنار او مي‌گذشت. نگاهي به او انداخت. فقط چند سكه در داخل كلاه بود. او چند سكه داخل كلاه انداخت و بدون اينكه […]

تغيير شكل جمله

روزي مرد كوري روي پله‌هاي ساختماني نشسته بود و كلاه و تابلويي را در كنار پايش قرار داده بود. روي تابلو خوانده مي‌شد: “من كور هستم لطفا كمك كنيد.” روزنامه‌نگار خلاقي از كنار او مي‌گذشت. نگاهي به او انداخت. فقط چند سكه در داخل كلاه بود. او چند سكه داخل كلاه انداخت و بدون اينكه […]

شتر كنجكاو

بچه شتر: چند تا سوال برام پيش آمده است. ميتونم ازت بپرسم مادر؟ شتر مادر: حتماً عزيزم. چيزي ناراحتت كرده است؟ بچه شتر: چرا ما كوهان داريم؟ شتر مادر: خوب پسرم. ما حيوانات صحرا هستيم. در كوهان آب و غذا ذخيره ميكنيم تا در صحرا كه چيزي پيدا نميشود بتوانيم دوام بياوريم. بچه شتر: چرا […]

شتر كنجكاو

بچه شتر: چند تا سوال برام پيش آمده است. ميتونم ازت بپرسم مادر؟ شتر مادر: حتماً عزيزم. چيزي ناراحتت كرده است؟ بچه شتر: چرا ما كوهان داريم؟ شتر مادر: خوب پسرم. ما حيوانات صحرا هستيم. در كوهان آب و غذا ذخيره ميكنيم تا در صحرا كه چيزي پيدا نميشود بتوانيم دوام بياوريم. بچه شتر: چرا […]

موز ممنوعه

در يك قفس پنج ميمون قرار دهيد.

داخل قفس نردباني قرار داده و روي آن چند عدد موز بگذاريد.

بعد از مدتي، يكي از ميمونها از نردبان بالا مي‌رود تا موز را بردارد.

زماني كه ميمون به موز نزديك شد بر روي تمام ميمونها آب سرد بپاشيد.

موز ممنوعه

در يك قفس پنج ميمون قرار دهيد.

داخل قفس نردباني قرار داده و روي آن چند عدد موز بگذاريد.

بعد از مدتي، يكي از ميمونها از نردبان بالا مي‌رود تا موز را بردارد.

زماني كه ميمون به موز نزديك شد بر روي تمام ميمونها آب سرد بپاشيد.

همه، كسي، هر كسي، هيچ كس

يكي بود يكي نبود. چهار نفر به نامهاي «همه»، «كسي»، «هركسي» و «هيچ كس» بودند. يك كار مهم بايستي انجام مي‌شد و از «همه» خواسته شد تا آن را انجام دهد. «همه» مطمئن بود كه «كسي» آن را انجام خواهد داد. «هر كسي» مي توانست آنرا انجام دهد ولي «هيچ كس» آنرا انجام نداد. «كسي» […]