امروزه تجزیهوتحلیلهای زیادی درباره سود خالص بهعنوان عامل اصلی و تنها عامل معتبر برای تشریح عملکرد شرکتها وجود دارد. براساس این رویکرد ساده، شرکت با افزایش سود خالص، بهتر و با کاهش آن، بدتر کار میکند. بهطور کلی، چنین گفته میشود شرکتی که در سال قبل سود خالص بیشتری داشته، نسبت به شرکتهای دارای سود خالص کمتر، ثروت و رفاه بیشتری را برای سهامداران خود خلق کرده است. همچنین، براساس همین منطق، شرکتهای دارای سود خالص مثبت، موجب افزایش و شرکتهای دارای زیان، باعث کاهش ارزش (سهامداران) شرکتها میشوند. البته، همه این نظریهها ممکن است اشتباه باشد. در بسیاری از تجزیهوتحلیلها با افزودن استهلاک به سود خالص، اغلب رقمی بهدست میآید که جریان نقدی حسابداری3 یا جریان نقد حاصل از عملیات4 نامیده میشود. اما نکته مهم در این است که بسیاری از افراد، با این که از این مسائل آگاهند، اما جریان وجوه نقد را بهجای سود خالص در نظر میگیرند.
تعریف کلاسیک سود خالص، درامد دوره منهای هزینههای تحصیل درامد در طول دوره است و این مفهوم ساده، بر اساس این نظر است که در مواقع تحصیل درامد باید به شناسایی هزینههای ضروری برای تحصیل این درامدها پرداخت. این کار همیشه ساده نیست و اغلب مفروضات پذیرفتهشده زیادی برای محاسبه آن بهکار میرود.
محاسبه و ارائه هزینههای واقعی، روش استهلاک، محاسبه بهای تمامشده محصول و ذخیره مطالبات مشکوکالوصول، نمونه تلاشهایی است برای شناسایی بهترین روشهای ممکن برای شناخت میزان اتلاف منابع برای کسب درامد. اگر چه این شاخص5 مورد قبول ماست و بهکارگیری آن میتواند اطلاعات کافی درباره نحوه عملکرد شرکت ارائه دهد، اما اغلب کاربرد رقم سود خالص بهدست آمده، بدون داشتن دانش کافی از فرضیات استفاده شده در محاسبه آن، موجب سردرگمی استفادهکنندگان اطلاعات مالی میشود.
از سوی دیگر، امکان دارد که سود خالص بهعنوان معیار عینی6 بهکار رود که محدود به معیارهای خاصی نیست. بین جریان وجوه نقد ورودی7 و جریان وجوه نقد خروجی8، تفاوتی وجود دارد. معنای دقیق این تفاوت،آن است که پول وارد شده به درون شرکت، کمتر از پولی است که از آن خارج میشود. در مورد جریان وجوه نقد، دو مفهوم اساسی دیگر شامل جریان نقدی حقوق صاحبان سهام9 و جریان نقدی آزاد10 وجود دارد. همچنین، جریان نقدی سرمایهای11 نیزاز واژههایی است که مورد استفاده قرار میگیرد. همواره گفته میشود با بهبود جریان وجوه نقد، شرکت بهتر کار میکند و ثروت سهامداران آن افزایش مییابد.
جریان نقدی حسابداری، جریان نقدی حقوق صاحبان سهام، جریان نقدی آزاد و جریان نقدی سرمایهای:
اغلب در متون مالی، تعریف زیر برای جریان نقدی حسابداری بیان میشود:
استهلاک+ سود خالص پس از کسر مالیات =جریان نقدی حسابداری
در این مقاله، سه تعریف متفاوت دیگر از جریان وجوه نقد به این شرح ارائه میشود:
1- جریان نقدی حقوق صاحبان سهام: جریان نقدی است که پس از تامین نیازهای سرمایهگذاریهای انجام شده، نیازهای سرمایه در گردش، پرداخت هزینههای مالی، هزینههای کارکنان و ایجاد بدهی جدید، در شرکت باقی میماند.
جریان نقدی حقوق صاحبان سهام، جریان نقدی در دسترس سهامداران در داخل شرکت را نشان میدهد که برای تقسیم سود یا بازخرید سهام بهکار میرود. جریان نقدی حقوق صاحبان سهام در هر دوره مالی بهسادگی، تفاوت بین جریان وجوه نقد ورودی و جریان وجوه نقد خروجی درآن دوره را نشان میدهد.
= جریان نقدی حقوق صاحبان سهام
جریانهای وجوه نقد ورودی دوره – جریانهای وجوه نقد خروجی دوره
در زمان انجام پیشبینیها، پیشبینی جریان نقدی حقوق صاحبان سهام در یک دوره باید با سود قابل تقسیم پیشبینی شده بهعلاوه بازخرید سهام در آن دوره، برابر باشد.
2- جریان نقدی آزاد: جریان نقدی حاصل از عملیات بعد از کسر مالیات بدون احتساب بدهیها و هزینههای بهره شرکت است. بنابراین، جریان نقدی آزاد، وجوه نقدی است که بعد از پوشش دادن نیازهای سرمایهگذاری و سرمایه در گردش و با فرض نبود بدهی، در دسترس شرکت قرار میگیرد. در شرکتهای بدون بدهی یا فاقد اهرم مالی، جریان نقدی آزاد، همان جریان نقدی حقوق صاحبان سهام است.
= جریان نقدی آزاد
جریان نقدی حقوق صاحبان سهام با فرض اینکه شرکت بدهی نداشته باشد
اغلب گفته میشود که جریان نقدی آزاد، وجوه نقد ایجاد شده در شرکت برای تامین وجوه مورد نیاز برای سهامداران و بستانکاران را نشان میدهد. این ادعا صحیح نیست، زیرا جریان نقدی سرمایهای نشان میدهد که وجوه نقد ایجاد شده بهوسیله شرکت متعلق به سهامداران و بستانکاران است.
3- جریان نقدی سرمایهای: جریان وجوه نقد در دسترس برای بستانکاران بهعلاوه جریان نقدی حقوق صاحبان سهام است. جریان نقدی بستانکاران شامل مجموع وجوه پرداخت شده برای بهره بهعلاوه بازپرداخت اصل وام (یا پس از کسر افزایش در اصل وام) است.
جریان نقدی بدهی + جریان نقدی حقوق صاحبان سهام= جریان نقدی سرمایهای
نحوه محاسبه جریانهای وجوه نقد
محاسبه جریانهای وجوه نقد تعریف شده در این مقاله به این شرح صورت میگیرد:
1- جریان نقدی حقوق صاحبان سهام
جریان نقدی حقوق صاحبان سهام بر اساس مفهوم جریان وجوه نقد است و جریان وجوه نقد طی دوره، تفاوت بین جریانهای داخلی و خارجی وجوه در آن دوره است. جریان نقدی حقوق صاحبان سهام به شرح جدول 1 محاسبه میشود.
جدول 1: محاسبه جریانهای نقدی حقوق صاحبان سهام
شرح | مبلغ |
سود خالص پس از مالیات اضافه (کسر) میگردد:
استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود افزایش در سرمایه در گردش پرداخت اصل بدهیهای مالی افزایش در بدهیهای مالی افزایش در سایر داراییها سرمایهگذاری ناخالص در داراییهای ثابت ارزش دفتری داراییهای ثابت فروخته شده و کنار گذاشته شده |
xxx
xxx (xxx) (xxx) xxx (xxx) (xxx) xxx |
جریان نقدی حقوق صاحبان سهام | xxx |
جریان نقدی حقوق صاحبان سهام، افزایش در وجه نقد طی دوره قبل از پرداخت سود سهام، بازخرید سهام و افزایش سرمایه است.
2- جریان نقدی آزاد
جریان نقدی آزاد برابر با جریان وجوه نقد شرکتی است که هیچ بدهی در سمت بدهیهای ترازنامه خود نداشته باشد. محاسبه جریان نقدی آزاد، طبق محاسبات جدول 2 صورت میگیرد.
جدول 2: محاسبه جریان نقدی آزاد
شرح | مبلغ |
سود پس از کسر مالیات اضافه (کسر) میگردد:
استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود افزایش در سرمایه در گردش افزایش در سایر داراییها سرمایه گذاری ناخالص در داراییهای ثابت بهره دريافت شده ارزش دفتری دارایی ثابت فروخته شده و کنار گذاشته شده |
xxx
xxx (xxx) (xxx) (xxx) xxx xxx |
جریان نقدی آزاد | xxx |
با توجه به نحوه محاسبه جریانهای وجوه نقد یادشده، نسبت بین جریان نقدی حقوق صاحبان سهام وجریان نقدی آزاد بصورت زیر است:
FCF=ECF+I(1-T)-?D
اگر شرکت هیچگونه بدهی نداشته باشد، جریان نقدی حقوق صاحبان سهام و جریان نقدی آزاد آن یکسان میشود.
3- جریان نقدی سرمایهای
جریان نقدی سرمایهای، جریان وجوه در دسترس برای همه بستانکاران و سهامداران است و شامل جریان نقدی حقوق صاحبان سهام و جریان نقدی بستانکاران است که برابر با بهره دریافت شده منهای افزایش در اصل بدهیها است. اگر
DKd = I
CCF=ECF+CFd=ECF+I- ?D
رابطه سود خالص بعد از مالیات با جریان نقدی حقوق صاحبان سهام
با بهکارگیری فرمول زیر میتوان سود خالص پس ازکسر مالیات را با جریان نقدی حقوق صاحبان سهام مرتبط کرد
= جریان نقدی حقوق صاحبان سهام |
سود خالص پس از کسر مالیات |
+ استهلاک |
– سرمایهگذاری ناخالص در داراییهای ثابت |
– افزایش در سرمایه در گردش |
– کاهش در بدهیهای مالی |
+ افزایش در بدهیهای مالی |
– افزایش در سایر داراییها |
+ ارزش دفتری داراییهای ثابت فروختهشده |
اگر در شرکتی که در حال رشد نیست (در این حالت، مشتریان آن ثابت میمانند)، داراییهای ثابت با استهلاک یکسانی خریداری شده، بدهیها ثابت نگاه داشته شده و فقط داراییهای کاملاً مستهلک شده فروخته شوند، جریان وجوه نقد آن افزایش مییابد.
رابطه جریان نقدی حسابداری با جریان نقدی حقوق صاحبان سهام
اگر در شرکتی که در حال رشد نیست، بدهیها ثابت نگه داشته شده و فقط داراییهای کاملاً مستهلک شده فروخته شود و داراییهای ثابت نیز خریداری نشود، در این صورت، جریان نقدی حسابداری آن برابر با جریان نقدی حقوق صاحبان سهام شرکت خواهد بود.
همچنین در مواردی که شرکت وجه نقد از مشتریان خود وصول و آن وجه نقد را به طلبکاران پرداخت میکند، سرمایه در گردش شرکت صفر و در آن داراییهای ثابت خریداری نمیشود که در اینصورت، جریان نقدی حسابداری با جریان نقدی حقوق صاحبان سهام مساوی خواهد بود.
آیا جریان وجوه نقد از سود خالص مفیدتر است؟ به این سئوال، زمانی میتوان پاسخ داد که گیرنده اطلاعات مشخص شود. همانطور که میبینید، هر دو عامل در صورتهای مالی وجود دارند.
سود خالص گزارششده در صورتهای مالی براساس مفروضات متعددی ارائه میشود، در حالی که جریان نقدی حقوق صاحبان سهام یا جریان نقدی آزاد، یک واقعیت است.
جریان نقدی حقوق صاحبان سهام و سود سهام
با توجه به توضیحات قبل در زمان شروع پروژه، جریان نقدی حقوق صاحبان سهام باید برابر با سود سهام پیشبینی شده باشد. بهعبارت دیگر، فرض بر این است که از جریان نقدی حقوق صاحبان سهام برای توزیع سود سهام (نقد، سرمایهگذاری، بازپرداخت بدهی و…) استفاده نشده است.
توزیع سود سهام به شکل سهام، در صورت جریان وجوه نقد نشان داده نمیشود. سهامداران دریافت کننده سهام جدید، سهام بیشتری با ارزش کمتر دارند، اما ارزش در مجموع یکسان است.
جریانهای نقدی برگشتی
گاهی اوقات، مردم درباره جریان نقدی حقوق صاحبان سهام برگشتی و جریان نقدی آزاد برگشتی13 صحبت میکنند. این جریانهای نقدی نیز مشابه سایر روشهای جریانهای وجوه نقد محاسبه میشوند و فقط یک تفاوت وجود دارد که در شرکتهای تازه تاسیس ملاحظه میشود. در این حالت، سود خالص، افزایش در سرمایه در گردش، افزایش در هزینههای استهلاکپذیر یا سرمایهگذاری ناخالص در داراییهای ثابت را شامل میشود و بهعبارت دیگر، سرمایهگذاری در شرکتهای تازه تاسیس را شامل نمیشود.
توجه به حسابداری و مدیریت سود خالص
در زمان تجزیهوتحلیل صورتهای مالی، این موضوع اهمیت دارد که رعایت استانداردهای حسابداری در مورد روشهای حسابداری بهکار رفته در شرکت مورد توجه قرار گیرد. مهمترین روشهای حسابداری مطرح شده دراستانداردها، عبارتند از:
شناخت درامد: بعضی از شرکتها، درامد را زودتر و بعضی دیرتر شناسایی میکنند. شرکتها درجه آزادی متفاوتی برای شناسایی درامد دارند.
هزینههای سرمایهای: پرداختهای انجام شده از طرف شرکتها ممکن است در صورت سودوزیان انعکاس نیابد و مستقیماً بهعنوان افزایش در داراییها (اقلام سرمایهای) ثبت شوند؛ برای نمونه، شرکتهای نفتی هزینههای اکتشاف را بهعنوان دارایی در نظر میگیرند.
کاربرد مبنای تعهدی: شرکتها ممکن است مبنای تعهدی را برای پرداختها، تقاضای مشتریان و سایر زیانهای بالقوه و پرداختهای قابل انتظار به کار گیرند. به هر حال، شرکتهای زیادی با بهکارگیری مبنای تعهدی در سالهای خوب، اضافه ارزش حاصل را در سالهای بد استفاده میکنند. با این کار، شرکتها سود خالص را پرداخت میکنند.
سودهای غیرمترقبه سرمایهگذاریها: شرکتهای زیادی در ترازنامه خود اوراق بهاردار قابل معامله را به بهای کمتر از قیمت بازار نگهداری میکنند و این سرمایهگذاریها را در سالهای بدون رونق میفروشند تا سود خالص را هموار کنند.
تلفیق انفعالی: سهام خریداری شده در داراییها، سود سهام دریافتشده به عنوان درامد مالی و عایدات فروش سهام به عنوان درامد غیرعملیاتی ثبت میشوند. بهعلاوه، پیشبینی زیانهای آینده (شامل زیانهای بالقوه) باید انجام شود. بهمنظور محاسبه پیشبینیها، باید به قیمت سهام در بازار سهام مراجعه شود.
روش ارزش ویژه: بهکار گیری این روش برای سرمایهگذاری 20 تا 50 درصد در شرکتهای غیرعضو در بورس و 3 تا 5 درصد در شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار توصیه میشود. سهام خریداری شده در داراییها (تسهیمشده بین ارزش دفتری سهام و سرقفلی) و سود سهام دریافت شده بهعنوان کاهش در سرمایهگذاری و عایدات فروش سهام به عنوان درامد غیرعملیاتی ثبت میشوند.
تلفیق سرجمع: در این مورد، صورت سودوزیان و ترازنامههای شرکتهای گروه به یکدیگر اضافه شده و عملیات حسابداری درون گروهی، حذف میشوند. اگر شرکت کاملاً شخصی نباشد، درصدی از سود خالص متعلق به صاحبان سهام نیز از صورت سودوزیان کسر میشود و بهصورت حقوق صاحبان سهام مربوط به سهامداران اقلیت نشان داده میشود. محاسبه صحیح صورت جریان وجوه نقد تلفیقی و تجزیهوتحلیل آن، از اهمیت خاصی برخوردار است.
خلاصه
در شرکتها، سود خالص پس از کسر مالیات براساس اقلام کاملاً اختیاری و بعد از اعمال مفروضات حسابداری مربوط به هزینهها و درامدها بهدست میآید. از سوی دیگر، صورت جریان وجوه نقد، معیاری عینی است و رقم مجزایی است.
برای مطالعه وضعیت هر شرکتی، استفاده از جریانهای نقدی حقوق صاحبان سهام، آزاد و سرمایهای کاری بسیار مفید است. در صورتی که سود خالص از اقلام متعددی است که در ارتباط با کاربردهای معینی میتواند بهدست آید.
سود پس از کسر مالیات شرکتی که در حال رشد نیست، برابر با جریان نقدی حقوق صاحبان سهام است. داراییهای ثابت با استهلاک یکسان خریداری، بدهیها ثابت نگهداشته شده و فقط داراییهای کاملاً مستهلکشده فروخته میشوند.
سود پس از کسر مالیات شرکتی که وجه نقد دریافت و پرداخت میکند و داراییهای ثابت با استهلاک یکسان خریداری میکند، برابر با جریان نقدی حقوق صاحبان سهام است.
جریان نقدی حسابداری در مورد شرکتی که در حال رشد نیست، برابر با جریان نقدی حقوق صاحبان سهام است. بدهیها ثابت نگه داشته میشود، فقط داراییهای کاملاً مستهلکشده فروخته شده و داراییهای ثابت خریداری نمیشوند.
همزمان با پروژههای در جریان، سود سهام و سایر پرداختهای پیشبینی شده برای سهامداران باید دقیقاً برابر جریانهای نقدی حقوق صاحبان سهام مورد انتظار باشد.
مترجم: حسن اسماعیلی
P. Fernandez