..:: این سایت بمنظور تسهیل در دسترسی سریع فعالان کسب و کار به تمام درگاه های تجاری ، مالیاتی ، بیمه ای ، اداری و همچنین میز کار الکترونیک برای متخصصین مالی اداری طراحی و راه اندازی گردیده است ::..

___ موانع رشد اخلاق حرفه ای در سازمان ها کدام است؟

تالار خدمات امور مالیاتی
تالار خدمات تولید و تجارت
تالار خدمات قوه قضاییه
پست الکترونیک
آخرین اخبار

موانع رشد اخلاق حرفه ای در سازمان ها کدام است؟

 

 

به گزارش بانکی دات آی آر، ساس مدیریت در دانش مدیریت مبتنی بر توجه و عنایت به ارزش‌های اخلاقی است .اخلاق حرفه‌ای یکی از زمینه‌های دانش مدیریت به‌شمار می‌رود اما همه نظریه‌‌های مدیریت نسبت به اخلاق سازمانی موضع‌گیری یکسانی نداشته اند.

 

در خصوص دلایل عدم موفقیت بر قراری اصول احلاق حرفه ای در سازمان ها بحث های متعددی مطرح شده برخی از دلایل عمده رشد اخلاق حرفه ای  در سازمان ها عبارت است از:

 

فقدان نگرش راهبردي به اخلاق حرفه‏اي

اخلاق حرفه‏اي در نگرش راهبردي، مسئوليت‏پذيري سازمان در قبال حقوق همه عناصر محيطي اعم از داخلي و خارجي است که نقشي راهبردي در موفقيت معطوف به آينده سازمان دارد. نگرش غير راهبردي، تصوري ناقص، نارسا و حداقل گرايانه از اخلاق حرفه‏اي است که جامعيت را از آن مي‏ستاند و آن را به سطح مسئوليت اخلاقي فرد در شغل پايين مي‏آورد. در اين صورت رويکرد مديريت منابع انساني به اخلاق حرفه‏اي، جايگزين رويکرد راهبردي مي‏شود.

 

تحويلي نگري

 

تحويلي‏نگري نگرش يک بعدي و تحويل و تقليل يک پديده چند وجهي و چند ضلعي به يک وجه يا ضلع آن و تحويل يک شکل به جزئي از آن و تحويل يک پديدار به مقطعي از تاريخ آن است. مولانا در داستان معروف فيل و مردمان در تاريکي، بخوبي جز، نگري و عاجز ماندن از شناخت کلي و درست فيل را به تصوير کشيده است.

 

فرافکني

فرافکني، ناديده نقش خود و تاکيد شديد بر نقش عوامل محيطي است. دانش‏آموزي که وقتي نمره خوب مي‏گيرد مي‏گويد خودم نمره خوب گرفتم و وقتي نمره نامطلوب مي‏گيرد مي‏گويد معلم به من نمره بد داد دچار فرافکني شده است. اين حالت، پارادکس “من به شرط او” را پديد مي‏آورد، در اين حالت شخص يا سازمان، اخلاقي بودن خود را منوط و مشروط بر اخلاقي بودن ديگران يا ديگر سازمان‏ها مي‏کند. مي‏توان حدس زد که با چنين نگرشي، هيچ اقدام مطلوب و موثري صورت نخواهد گرفت. نبايد مسئوليت‏هاي اخلاقي را متوقف بر اخلاقي‏بودن ديگران کرد. مشتريان حتي اگر خود اخلاقي نباشند انتظار دارند که سازمان با آنها برخورد اخلاقي داشته باشد. بنابراين هر فرد و هر سازماني بايد تغيير و تحول و اخلاقي بودن را خود آغاز کند.

 

مشتري مداري ابزار انگار و نه اصيل

مشتري مداري  ابزار انگار يعني نگاه کردن به مشتري به عنوان ابزار سود. چنين نگاهي نوعي  تحويلي نگري است که مشتري را تا سطح يک ابزار پايين مي‏آورد. با اين نگرش، اگر سودي در کار نباشد يا احتمال زياني متصور باشد، بنگاه نيز خود را ملزم به پاي‏بندي به حقوق مشتري نمي‏داند، در حالي که در مشتري مداري اصيل، مشتري از حقوق اصيل برخوردار است که رعايت آنها در گرو سود و زيان شرکت نيست. در اين  حالت مشتري مداري انگيزه دروني دارد و منوط به هيچ چشم‏داشتني نيست؛  مانند احترام والدين به فرزند يک طرفه است.

 

فقدان انگيزش

انگيزش و اخلاق همبستگي دارند. فقدان انگيزش مانع از ترويج اخلاق در سازمان مي‏شود، نتايج غيراخلاقي دارد و انگيزه اخلاقي بودن را از بين مي‏برد، زيرا توجيه بسياري از مديران و افراد جامعه براي اعمال غيراخلاقي‏شان اين است که جامعه و انسان‏ها اخلاقي نيستند. رابينز، انگيزه را نتيجه عمل متقابل بين شخص و وضعيت مي‏داند. بدين جهت است که انگيزه در افراد متفاوت است. انگيزه،  آمادگي اعمال نهايت تلاش براي دست‏يابي به اهداف سازماني مشروط به توان ارضاي برخي نيازهاي شخصي است.

 

نارضايتي شغلي

رضايت شغلي، احساس‏ها و نگرش‏هايي است که هر کس به شغل خود دارد. تعهد سازماني اما،  نگرش و احساس‏هاي کارکنان درباره کل سازمان است. تلقي جديد از امنيت شغلي، ريشه آن را از درون مي‏داند نه از مقررات و خط‏مشي‏ها و رويه‏هاي قانوني. اگر روزآمد باشيم، اگر ياد بگيريم و خوب عمل کنيم، اگر در تخصص و کار خود اعتبار و ارزش بيابيم و اگر به امور شرکت آگاه باشيم و اگر براي ارائه کاري با ارزش، کوششي مستمر داشته باشيم، براي خود امنيت شغلي ايجاد کرده‏ايم.

 

فقدان مهارت تصميم‏گيري

مديريت هنر تصميم‏گيري است. ضعف در تصميم‏گيري باعث بروز رفتار غيراخلاقي در سازمان مي‏شود. تصميم‏گيري فرآيندي است محصول الگوهاي مواجهه با مشکل، تبديل مشکل به مسئله و حل اثربخش مسئله. تصميم‏گيري اخلاقي به شش اصل وفادار است: اعتماد، کرامت انساني، مسئوليت‏پذيري، انصاف، پاي‏بندي به منش شهروندي و مراقبت و توجه نسبت به ديگران. تصميم اخلاقي تصميمي عقلايي است چون تصميم اخلاقي “مطلقا صحيح” نيست، زيرا در عمل ممکن نيست. عقلايي بودن يعني نسبي بودن و هيجاني بودن.

فرهنگ سازماني ضعيف، الگوي مديريت غيرمشارکتي، فقدان نگرش سيستمي و هوش هيجاني و مهارت‏هاي تشخيص و حل مسئله و فقر اطلاعاتي و تحليل و شتابزدگي، همگي از موانع تصميم‏گيري‏هاي اخلاقي در سازمان است.

 

اخبار منتخب بانکی دات آی آر:

اشتراک گزاری در شبکه های اجتماعی

Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on email
ایمیل
Share on telegram
تلگرام
Share on print
پرینت
Share on whatsapp
واتساپ
تالار خدمات تامین اجتماعی
تالار خدمات اداری
تولید کنندگان نرم افزار
درخواستها
ضرب المثل های حسابداری

یک مناقصه و چهل حسابرس!

تالار خدمات مهندسین مشاور
توصیه امروز به مدیران
وقت طلاست
مهارت های رایانه ای
ساعت و تاریخ
امروز: 1 آذر 1403