گاهی برای بهتر شدن عملکردمان به مطالعه احتیاج داریم،گاهی باید یک فن یا مهارت را بیاموزیم، گاهی هم لازم است از تجارب دیگران استفاده کنیم. در این سلسله گزارش ها سعی می کنیم شما را با خاطرات جذاب برخی بانکی ها آشنا کنیم.
صرفه جویی یعنی استفاده درست از منابع و خساست یعنی عدم استفاده در ظاهر ساده به نظر می رسند اما کم نیستند خسیس هایی که خود را صرفه جو می دانند.
به گزارش بانکی دات آی آر، در این گزارش تلاش می کنیم تفاوت انسان های صرفه جو و خسیس را آشکار کنیم:
روزي حاكم شهري دستور داد تا باغبان قصر را در ميدان شهر گردن بزنند. وزير حاكم كه مردي خردمند بود پيش حاكم رفت تا علت را جويا شود و جان باغبان بيچاره را نجات دهد.
ريچارد زالتمن مانند خيلي از عكاسان پيش از خود، به مناطق مختلف جهان سفر مي كرد تا از مردم و فرهنگ و زندگيشان عكس بگيرد.
پزشک وجراح مشهور (د. ایشان) روزی برای شرکت دریک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت وتکریم او بخاطر دستاوردهای پزشکی اش برگزار میشد، باعجله به فرودگاه رفت..
پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند. یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهینها تربیت شده و آماده شکار است اما نمیداند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخهای قرار داده تکان نخورده است.
در بازگشت از کلیسا، جک از دوستش ماکس می پرسد: فکر می کنی آیا می شود هنگام دعا کردن سیگار کشید؟ ماکس جواب می دهد: چرا از کشیش نمی پرسی؟جك نزد كشيش مي رود و مي پرسد: جناب كشيش، مي توانم وقتي در حال دعا كردن هستم، سيگار بكشم.كشيش پاسخ مي دهد: نه، پسرم، نمي شود. اين بي ادبي به مذهب است.جك نتيجه را
مرد هر روز دیر سر کار حاضر میشد، وقتی میگفتند : چرا دیر میآیی؟*
*جواب میداد: یک ساعت بیشتر میخوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته
باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمیگیرم !*
ادیسون برای استخدام افراد ابتدا آنها را به ناهار دعوت می کرد. وقتی که سوپ را می آوردند ادیسون دقت می کرد آن هایی که پیش از چشیدن سوپ به آن نمک نمی زدند را از لیست خود خط نمی زد بلکه از آن ها پرسش هایی را می پرسید و به توانایی های آنها با ذهن باز نگاه می کرد.
مورچه هر روز صبح زود سر کار می رفت و بلافاصله کارش را شروع می کردبا خوشحالی به میزان زیادی محصول تولید می کرد
رئیسش که یک شیر بود، ازاینکه می دید مورچه می تواند بدون سرپرستی بدین گونه کار کند، بسیار متعجب بود
بنابر این بدین منظور سوسکی را که تجربه بسیار بالایی در سرپرستی داشت و به نوشتن گزارشات عالی شهره بود، استخدام کرد
اولین تصمیم سوسک راه اندازی دستگاه ثبت ساعت ورود و خروج بود
او همچنین برای نوشتن و تایپ گزارشاتش به کمک یک منشی نیاز داشت
عنکبوتی هم مدیریت بایگانی و تماسهای تلفنی را بر عهده گرفت
یک مناقصه و چهل حسابرس!
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مالک سایت می باشد. لازم به ذکر است که کپی با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و توسعه توسط زهرا کیانی 09333525531