اصرار مدیران ارشد بر ایده ای که متناسب با بازار هدف نیست.
تخمین بیش از حد اندازه بازار.
جای گذاری نادرست محصول.
تبلیغات غیرموثر، شامل پیامی که از طریق بسته بندی محصول منتقل می شود و با پیام بازاریابی محصول، ویژگی ها یا مورد استفاده آن مطابقت ندارد.
عدم درک بخش های بازار هدف و روند برندسازی به نحوی که بتواند برای آن بخش ایجاد ارزش کند.
قیمت گذاری نادرست، خیلی بالا یا خیلی پایین.
هزینه های تحقیقاتی بیش از اندازه برای توسعه محصول.
عدم درک یا دست کم گرفتن فعالیت های رقبا یا پاسخ متقابل به آن.
زمان بندی ضعیف توزیع.
تحقیقات بازار گمراه کننده، به نحوی که رفتار واقعی مصرف کننده بخش هدف را به درستی نشان ندهد.
انجام تحقیقات بازاریابی و عدم توجه به نتایج.
عدم هماهنگی با توزیع کنندگان کلیدی یا اطلاع رسانی مناسب یا هردو.
حاشیه سود کمتر از میزان پیش بینی شده.
بنابراین عدم موفقیت برند نمی تواند فقط به محصول ضعیف و ناتوانی در فروش نسبت داده شود بلکه دلایل دیگری هم وجود دارد.