عمده ترین روش تقلب در صورت های مالی به صورت بیش نمایی دارایی ها و درامدها و یا کم نمایی بدهی ها و هزینه ها است . البته گاهی اوقات عکس موارد یاد شده رخ می دهد؛ یعنی با کم نمایی دارایی ها یا درامد و بیش نمایی بدهی ها یا هزینه ها، تقلب در صورت های مالی صورت می گیرد.
به طور کلی، پنج شیوه متداول برای انجام تقلب در صورت های مالی وجود دارد.
ثبت درآمدهای واهی : بدین معنی که کالا یا خدمتی ارائه نشده، اما در دفاتر حسابهای دریافتنی بدهکار و درامد بستانکار می شود . از نمونه های آن می توان به مشتریان جعلی و فروشهای جعلی اشاره کرد. این نوع تقلب باعث افزایش دارایی ها و در نهایت بیش نمایی (بیشتر از واقع نشان دادن) سود خواهد شد و متداولترین نوع تقلب صورت های مالی است.
ارزیابی نادرست دارایی ها : از نمونه های این شیوه می توان بیش نمایی دارایی های جاری، مانند دستکاری حساب موجودیها را نام برد. با بیش نمایی موجودی پایان دوره، بهای تمام شده کالای فروش رفته کاهش یافته و در نهایت سود بیشتر از واقع گزارش می شود. مورد دیگر، ارزیابی نادرست دارایی ها و سرمایه ای کردن مخارج تحقیق و توسعه به جای به هزینه منظور کردن آنهاست. همچنین، ثبت نکردن هزینه استهلاک دارایی های مشهود و نامشهود، بیش نمایی دارایی ها در زمان تحصیل و ادغام، نشان دادن دارایی ها در صورت های مالی، در حالی که آن دارایی در حقیقت واقع در مالکیت واحد نیست، از دیگر مواردی است که می توان نام برد.
حذف عمده بدهی ها وهزینه ها : این کار به منظور بهتر نشان دادن وضعیت مالی انجام می شود؛ مانند ثبت نکردن حساب های پرداختنی و سایر بدهی ها، ثبت کردن درامدها و سودهای تحقق نیافته و در نظر نگرفتن بدهی های حقوقی، انرون در تقلب صورته ای مالی خود این شیوه را به کار برده است.
افشای ناکافی : افشا نکردن تغییر در رویه های حسابداری و تخطی از اصول حسابداری و یا هر اطلاعات بااهمیت دیگری که در صورت افشا بر نتایج صورت های مالی و تصمیم گیری استفاده کنندگان اثر می گذارد. از دیگر نمونه ها می توان به ارائه نادرست ماهیت عملکرد یک بنگاه، ارائه نادرست تصمیم های مدیریت و افشا نکردن کافی آنها اشاره کرد.
استفاده نادرست از تفاوت زمانی : در این روش، درامدهای دوره بعد را در دوره جاری شناسایی و در مقابل، هزینه های دوره جاری را به دوره یا دوره های بعد منتقل می کنند . چرا که این پدیده باعث از بین رفتن نتایج، عملیات عادی و عملکرد شرکت های مذکور می شود. این نوع رسوایی مالی که باعث ایجاد شک در بازار سرمایه شده، در مواردی منجر به کاهش اعتماد بازارسرمایه و فعالان آن به اطلاعات گزارش های مالی شده و در نهایت باعث به وجود آمدن بازارهایی با کارایی ضعیف شده است. از طرفی با هر تقلبی که صورت می گیرد، قابلیت اتکا، کیفیت، شفافیت و یکپارچگی فرایند گزارشگری مالی تضعیف می شود و مجامع حرف های حسابداری و حسابرسی تحت فشار قرار می گیرند؛ به طوری که درستی و بی طرفی حرفه حسابرسی خدشه دار می شود (به خصوص حسابرسان و موسسه های حسابرسی) و اعتماد عمومی و اطمینان به حرفه حسابرسی و حسابداری از بین می رود.