شركتي با يك آزمايش كنترل شده، به اين نتيجه رسيد كه براي خريد يك عدد باطري 3 دلاري، 100 دلار هزينه شده است. همچنين دريافت كه 35 درصد از درخواست خريدهايش مبلغي كمتر از 500 دلار داشته اند!
بنابراين شركت ياد شده، ادارات خود را در خريدهاي كوچك آزاد گذاشت. به سخن ديگر، اكنون حسابداران، خود مدادهاي مورد نيازشان را مي خرند. آنها ميدانند از كجا بايد خريد كنند و چقدر بپردازند. زيرا اداره تداركات، فهرستي از فروشندگان تاييد شده و قيمت هاي مورد توافق را در اختيارشان گذاشته است هر يك از واحدهاي سازماني در اين شركت اينك كارت اعتباري تا حد 500 دلار به نسبت تعداد مشخصي از كاركنان در اختيار دارند كه نيازهاي اداري خود را براي مدتي معين از محل آن خريداري مي كنند. در پايان هر ماه، بانك صادر كننده كارت، فايل گزارش خريدهاي همه كارتها را براي شركت مي فرستند. حسابداري نيز هزينه ها را جداگانه در دفتر كل خود ثبت كرده و به حساب بودجه ادارات مختلف منظور مي نمايد.
در نتيجه درخواست كننده، كالاي مورد نياز خود را سريعتر و بدون بگو مگو بدست آورده و شركت نيز در فرآيند خريد، هزينه اي بسيار كمتر از 100 دلار متحمل شده است.