الف . حل و فصل يك دعواي حقوقي بعد از تاريخ ترازنامه كه وجود تعهد فعلـي واحـد تجاري در تاريخ ترازنامه را تأييد ميكند. واحد تجاري هرنوع ذخيره شناسايي شده مربوط را طبق استاندارد حسابداري شماره 4 باعنوان ذخاير، بدهيهاي احتمـالي و داراييهاي احتمالي تعديل ميكند. واحد تجاري نبايد تنها به افـشاي بـدهي احتمـالي ناشي از حل و فصل دعواي حقوقي فوق اكتفا كند، زيرا حل و فصل دعـواي يـاد شده شواهد اضافي مبني بر لزوم تعديل ذخيره را در تاريخ ترازنامه تأييد ميكند.
ب . اطلاعات دريافتي بعد از تاريخ ترازنامه بيانگر آن باشد كه ارزش يـك دارايـي در تاريخ ترازنامه كاهش يافته يا مبلغ زيان كاهش ارزش شناسايي شده قبلي بـراي آن دارايي نيازمند تعديل است، براي مثال :
– ورشكستگي يك مشتري كه بعد از تاريخ ترازنامه رخ مـيدهـد، معمـولاً مؤيـد وجود زيان درمورد يك حساب دريافتني تجاري در تاريخ ترازنامه است و واحد تجاري لازم است مبلغ دفتري حسابهاي دريافتني تجاري را تعديل كند، و فروش موجودي كالا بعد از تاريخ ترازنامه ممكن است شـواهدي دربـاره خـالص ارزش فروش آنها در تاريخ ترازنامه فراهم كند.
ج . مشخص شدن بهاي تمام شده داراييهاي خريداري شده يا عوايد حاصل از فـروش داراييها بعد از تاريخ ترازنامه، چنانچه معاملات قبل از تاريخ ترازنامه انجـام شـده باشد،
د . تعيين مبلغ پرداختهاي مربوط به مشاركت در سود يا پاداش بعد از تاريخ ترازنامـه، در صورتي كه واحد تجاري در تاريخ ترازنامه تعهد فعلي قانوني يـا عرفـي بـراي چنين پرداختهايي، درنتيجه رويدادهاي قبل از تاريخ مذكور، داشته باشد،
ه . تصويب سود سهام توسط مجمع عمومي شركتهاي فرعي و وابـسته بـراي دوره يـا دوره هاي قبل از تاريخ ترازنامه شركت اصلي يا همزمان با آن،
و . دريافت وجه يا مشخص شـدن مبلـغ قابـل وصـول بابـت ادعاهـاي خـسارت از شركتهاي بيمه كه در تاريخ ترازنامه در مرحله مذاكره بوده است، و
ز . كشف موارد تقلب يا اشتباهي كه حاكي از نادرست بودن صورتهاي مالي است.
تعديلات سنواتي يعني اقلام مربوط به سنوات قبل كه در تعديل مانده سود (زيان) انباشـته ابتداي دوره منظور ميگردد، به اقلامي محدود ميشود كه از “ تغيير در رويه حـسابداري” و “ اصلاح اشتباه” ناشي گردد.
اثر تعديلات سنواتي بايد از طريق اصلاح مانده سود (زيان) انباشته ابتـداي دوره در صـورتهاي مالي منعكس گردد.