اکثر ما وقتی می خواهیم یک کالا رو تولید کنیم، فقط هزینه قطعات به کار رفته در محصول رو حساب می کنیم.
مثلا برای تولید یک عروسک، فقط هزینه مواد اولیه به کار رفته یا حداکثر هزینه قالب پلاستیک رو محاسبه می کنیم. اما من به شما ثابت می کنم که هزینه تمام شده این کار بیش از ۵ برابر تخمین شماست و به نظر من عامل عمده ورشکستگی شرکت های تولیدی همین عدم تخمین هزینه تمام شده هست.
فرض کنیم که شما یک ایده ناب برای تولید محصولی مثل یک اسباب بازی مثل تفنگ آب پاش دارید. (این دیگه یکی از ساده ترین محصولاتی هست که می شه تولید کرد)
این هزینه ها در مرحله اول دیده می شوند:
– هزینه طراحی و تولید قالب
– هزینه تزریق پلاستیک
خوب حالا چند تا سوال:
سوال۱- این محصول شما قبل از طراحی قالب برای تبدیل ایده به نقشه قالب نیاز به طراحی مفهومی داره. این طراحی مفهومی رو چه کسی و با چه هزینه ای انجا می ده؟
برای اینکه مفهوم این سوال خوب جا بیافته، این رو بدونید که برای طراحی مفهومی نیاز به مراحل زیر هست:
– مشتری اصلی محصول شما کیه و از چه مشخصاتی در محصول لذت می بره تا بخواد اون رو بخره؟
– چه رنگ بندی هایی از محصول شما باید تولید بشه؟
– رقبای محصول شما در بازار چه محصولاتی دارند و آیا ایده شما توان رقابت با اون ها رو داره؟ اگه نداره باید طراحی محصولتون رو طوری عوض کنید که بتونه رقابت کنه
– کیفیت تولید شما باید در چه حد و با چه دستگاه هایی باشه که از محصولات رقبا در بازار با کیفیت تر باشه.
– آیا مشتری حاضره برای محصول شما با این مشخصات پول پرداخت کنه؟
سوال۲- بسته بندی محصول شما از چه جنسیه؟ چقدر هزینه داره؟
آیا می دونید که محصول بدون بسته بندی نه می تونه انبار بشه نه می تونه فروش بره؟ نداشتن بسته بندی باعث می شه در زمانی که محصولات کنار هم قرار می گیرند به ظاهر هم ضربه وارد کنند. مشتری ها هم دیگه محصولات بدون بسته بندی رو نمی خرند.
سوال۳- برای مستند سازی طراحی های انجام شده و تجاربتون چقدر هزینه در نظر گرفتید؟
برای روشن شدن اهمیت مساله این رو بدونید که اکثر شرکت های مهندسی برای تولید نسخه جدید محصولشون معمولن همه چیز رو از اول طراحی می کنند. چون نقشه های محصول قبلی نگهداری نشده و از بین رفته.
سوال۴- فکر می کنید برای فروش محصولتون چقدر باید سرمایه گذاری کنید؟
اولین هزینه تولید و فروش، انبار هست. اگه می خواهید بگید که اون اوایل نیاز به انبار ندارید بهتون تبریک می گم چون شما از اول مساله رو جدی نگرفتید. حتی یکی از اتاق های منزل شما که به عنوان انبار استفاده می شه، هزینه داره.
دومین هزینه حمل و نقل هست. شما برای فروش عمده محصولتون نیاز به حمل و نقل دارید. پس این هزینه رو از هر نوعی که هست در نظر بگیرید. اگه می گید با ماشین خودم حمل و نقل رو انجام می دم باید یادآوری کنم بنزین لیتری ۴۰۰ تومانه.
سومین هزینه، هزینه فروش به نمایندگان هست که به دو روش زیر انجام می شه:
– تبلیغات و گرفتن نمایندگی فروش: هزینه تبلیغات در اکثر مواقع حتی بیشتر از خود تولید می شه. جدی بگیرید.
– مراجعه به مغازه ها و مذاکره برای فروش: نیاز به استخدام بازاریاب داره که بازاریاب هم هزینه بیمه، حقوق و پوسانت داره. اگه فکر می کنید که خودتون این کارو انجام می دین، یادتون باشه که خودتون قراره تولید کنید، تبلیغات کنید، حسابداری کنید، با نماینده ها تسویه حساب کنید و …. شما فقط باید مدیریت کنید.
چهارمین هزینه فروش خواب سرمایه هست. شما اگه به نماینده ها جنس می دید، نماینده ها مخصوصن برای یک جنس جدید هیچ وقت نقدی تسویه نمی کنند و حتی امانی کار می کنند. یعنی محصول رو می گیرند و اگه فروش رفت پول می دن اگه نرفت محصول رو پس می دن. خواهش می کنم نگید محصول من فرق می کنه. هرقدر محصول شما فرق کنه، بازار همون بازاره. قوانین بازار فرق نمی کنه.
پنجمین هزینه فروش، خدمات پس از فروشه، اینکه بعضی از محصولات احتمالن ایراد دارن و باید تعویض بشن. هزینه ای که برای این تعویض ها انجام می شه باید جزو هزینه های تولید و فروش محسوب بشه. اگه می گید که شما واحد کنترل کیفیت راه می اندازید پس لطفن هزینه های این کار رو هم لحاظ کنید.
ششمین هزینه تولید و فروش هزینه اشتباهات در تولید هست. اگر هنگام تولید متوجه بشید که تعدادی از محصولات رو ناقص و یا خراب تولید کردید، هزینه تولید مجدد رو چه کسی پرداخت می کنه؟ پس درصدی رو برای جبران اشتباهات در نظر بگیرید.
هفتمین هزینه تولید هزینه های کلاه برداری بازار هست. درصدی از نمایندگان فروش شما ورشکست می شن و هیچ وقت با شما تسویه حساب نمی کنند.
پس تا حالا هزینه های تولید و فروش محصول عبارتند از:
– هزینه طراحی مفهومی
– هزینه طراحی و تولید قالب
– هزینه تزریق پلاستیک
– هزینه بسته بندی
– هزینه انبارداری
– هزینه های حمل و نقل
– هزینه های فروش شامل تبلیغات، جذب نماینده و خواب سرمایه
– هزینه های خدمات پس از فروش شامل مکان و نیرو و خط تلفن پاسخگو به نمایندگان فروش و مشتریان
– هزینه های اشتباهات در تولید
– هزینه کلاه برداری بازار
هنوز هم با ۲ میلیون تومان می خواهید تولید راه بیندازید؟
این ۲ میلیون تومان مگه با خون دل پس انداز نشده؟ ارزش اون بیشتره یا یک ایده که می تونه این سرمایه رو نابود کنه؟ من نمی گم به ایده هاتون نپردازید ولی اول پول جیبتون رو هم برآورد کنید. ایده شما اگه ۲۰ میلیون تومان پول می خواد تا ۱۰۰ میلیون تومان سود بده، وقتی ۲ میلیون تومان خرجش کردید هنوز ۱۸ میلیون تومان دیگه می خواد تا به نتیجه برسه. پس تا ۲۰ میلیون تومان رو ندارید شروع نکنید.
یه پیشنهاد خوب دارم برای افرادی که سرمایه مورد نیاز ایده شون رو ندارند. به سهم خودتون قانع باشید و برای یک سرمایه گذار سهم در نظر بگیرید. نگید همه چیز ایده هست. ایده اگه ۵۰ در صد داشته باشه سود کرده. اون کسی که الان سرمایه تو دستش داره و می تونه تو کار شما سرمایه گذاری کنه مدت زمان طولانی برای به دست آوردن این سرمایه تلاش کرده. این تلاش اگه ارزشش بیشتر از ایده نباشه، کمتر نیست.
در نظر داشته باشید که این مقاله فقط برای تولید محصولات ساده مثل تفنگ آب پاش کاربرد داره و اگر می خواهید از توصیه های اون برای صنایع پیچیده مثل تولید نرم افزار استفاده کنید حتمن بندهای اون رو به صنعت خودتون تعمیم بدید و بعد استفاده کنید.