ضد حمله!
زمانی که اوضاع و موقعیتتان به هم میریزد و دستخوش آشفتگی قرار میگیرد، شما میبایست همانند یک فرمانده ارتش در میدان جنگ شروع به تفکر نمایید. گاهی موقعیت به اندازهای حاد است که مجبور میشوید تصمیمات مهم و سختی را اتخاذ نمایید و آنها را بدون معطلی ایجاد کنید، چرا که دیگر تامل جایز نیست.
مطالعهای در خصوص بزرگترین فرماندههان ارتش دنیا که از سال 600 قبل از میلاد به بعد در زمین زندگی کردهاند صورت گرفته است. در این بررسی و ارزیابی چندین اصول استراتژی ارتش که طی قرنها به شکست یا پیروزی افراد و گروهکها منتهی شدهاند، مشخص شده است.
این اصول هم اکنون در تمام مدارس نظامی دنیا به دانشجویان آموزش داده میشود. با اجرای این اصول استراتژی در زندگی و شغلتان گاهی میتوانید اوضاع و شرایط را تغییر داده و به نتایج فوقالعادهای دست یابید.
استراتژی اول: اهدافتان را تعیین نمایید
اولین اصل در استراتژی نظامی، اصل هدف است. بدین منظور که شما میبایست کاملا هدفی را که برای عبور از بحرانها به آن احتیاج دارید شناسایی نمایید. در اصول شغلی اجرای این اصل معمولا بر روی اهدافی مبتنی بر فروش ، درآمدها و گردش پول نیز متمرکز است. شما برای دستیابی به بهترین و مهمترین اهداف خود به طرحها، برنامهریزیها و افراد مناسبی نیازمندید که در مشاغل مناسب خود به انجام کار مشغول شوند. افراد میبایست کاملا بدانند که از آنها توقع انجام چه کاری را دارند هر چه که هست باید تعهد به پیروزی و موفق شدن را بدانند.
استراتژی دوم: شجاعانه عمل نمایید
دومین اصل مهم اصل حمله است. اهمیت این اصل اقدام و عملکرد شما میباشد. به این معنا که میبایست شجاعانه به جلو حرکت کنید تا با دشواریها مواجه شوید و مشکلات را حل و فصل نمایید. همانطور که ناپلئون رهبر نظامی فرانسوی میگوید: تا به حال هیچگونه جنگ بزرگی از موقعیت دفاعی، پیروز و موفق نبوده است.
از آنجایی که تمایل طبیعی هر فردی در طول مواجه شدن با بحران و مسائل چالش برانگیز عقبنشینی است، شما میبایست در مقابل این تمایل مقاومت کنید و با حالت صبورانه حرکت به سمت جلو برای به دست گرفتن کنترل اوضاع و حمله قاطعانه به طرف مشکلات را ادامه دهید.
شما هرگز نمیتوانید با کاهش هزینهها از بحران و اوضاع چالش برانگیز رهایی یابید بلکه مجبور خواهید بود برای خودتان درآمدی را ایجاد کنید و تنها روش برای انجام این کار فروختن چیزی به شخصی میباشد. همیشه به خلق درآمد از راه فروش بیاندیشید. در این زمینه باید با دقت و بیپروا رفتار کنید.
شرکتهای خاص که یک بحران را به خوبی پشت سر میگذارند با تمرکز مستحکم و قاطع بر خلق درآمدهای فروش اوضاع را به سود خودشان تغییر میدهند بنابراین شما نیز میبایست این چنین عمل کنید.
استراتژی سوم: منابع خودتان را سازماندهی نمایید
سومین اصل اساسی اصل سازماندهی منابع است به این منظور که شما میبایست تا بهترین افراد، بهترین کارمندان و منابع محدودتان را در قسمتهایی متمرکز و سازماندهی نمایید که در آن احتمال بزرگترین پیروزیها وجود داشته باشد. فعالیتهایتان را به نوعی بازسازی نمایید که استعدادهایتان به تنایجی معطوف شوند که به راحتی قادر باشند تا شما را سریعتر از هر چیز دیگری از بحران نجات دهند.
استراتژی چهارم: بسیار انعطاف پذیر باشید
اصل چهارم در این بخش اصل مانور روی خود است. تقریبا تمامی موقعیتهای بزرگ که در جنگ نصیب یک گروه میشوند، نتیجهی تدابیر مهم فرمانده موفق گروه در حمله به دشمن در جناحهای مختلف و تحت فشار قرار دادن گروه مقابل میباشد. در امور شغلی و کاری به کارگیری این اصل نیازمند اقداماتی جدید و تازه است و در صورت تاثیربرانگیز نبودن آن باید شانس خودتان را با هر گونه اقدام و عملکرد دیگری بیازمایید. در عملکرد خود میبایست بسیار انعطافپذیر و خلاق باشید. در انجام دقیق یک عملکرد جدید بر عکس آنچه که تا به حال انجام میدادید، نیز بیاندیشید. انجام تمامی شیوهها را برای خودتان هم هموار کنید. چرا که پیروزی و بقا نباید تنها هدف مهم برایتان باشد.
استراتژی پنجم: تمامی اطلاعات موجود را جمعآوری و ذخیره نمایید
اصل پنجم از استراتژی نظامی اصل اطلاعات میباشد. به کارگیری این اصل در واقع به معنای کسب تمامی اطلاعات در مورد اوضاع و شرایط میباشد. شما هر طور که میتوانید باید اطلاعات کسب کنید. کنجکاوی کنید و با افراد مختلف تماس برقرار نمایید و حتی به سراغ اینترنت بروید. شما هر چه اطلاعلت بیشتر و بهتری را کسب نمایید در اخذ تصمیمات بهتر و موثرتر کوشا خواهید بود.
استراتژی ششم: تمامی افراد را به انجام کارهای گروهی دعوت کنید
اصل ششم برای سبک پیروزی و موفقت انجام عملکردهای گروهی است. اطمینان یابید که گروهتان به اهداف و ارزشهای منسجم و مشترک مشغول به کار می باشد و از وظایف کاری خود کاملا آگاه است. تمامی افراد باید بدانندکه اوضاع و موفقیت کاری چگونه در حال پیشرفت است و دیگر افراد گروه در حال انجام چه کارهایی میباشند. یکی از اصول پیروزی نظام مشترک، این است که هرگز شانس و امید اتفاقی رخ نمیدهد. امید و تکیه بر شانس هرگز یک استراتژی محسوب نمیشود. به خودتان نگاه کنید و هرگز در انتظار کسب یک پیروزی در موفقیت آسان نباشید.
روزی از ناپلئون سوال میکنند که آیا به شانس عقیده دارید یا خیر؟ او در پاسخ میگوید: بله به شانس عقیده دارم ، البته به شانس بد عقیدهی بیشتری دارم چرا که معتقدم همیشه چنین شانسی را با خود به همراه خواهم داشت. بنابراین بر مبنای آن نقشه طراحی میکنم.
شما نیز می بایست چنین اعمال کنید. اگر از رگهای از خوششانسی برخوردارید، باید خودتان را فرد سعادتمندی تلقی کنید. اما هیچگاه روی آن حساب چندانی باز نکنید یا به این موضوع امید نداشته باشید که برایتان اتفاق بیفتد.
استراتژی هفتم: شما یک مدیر هستید
اصل هفتم از استراتژی نظامی اتحاد و یکپارچگی فرمان است. همه افراد باید بدانند که اختیار همه چیز و انجام هر کاری در دست شماست. زیرا شما مسئولید، شما فرمان تیراندازی را صادر میکنید. همه به شما اطلاعات را گزارش میدهند و جواب تمامی سئولات مبهم را اخذ میکنید. در زمان شما میتوانید به موقعیت دموکراتیک برگردید اما در زمان بحران همه باید بدانند که شما رئیس و مدیر هستید.
در نهایت اینکه در اقدام برای حل و فصل یک بحران احتمالا بهترین ویژگی که شما میتوانید داشته باشید تعهد به موفقیت، پیروزی و غلبه بر مسائل و مشکلات بدون توجه به بزرگی و نوع این مشکلات است. کلید پیروزی و موفقیت تداوم بخشیدن به جملات از سوی شما و حرکت بدون وقفه به سمت جلو میباشد. گاهی بیباکی و شجاعت منجر به ایجاد بسیاری از مشکلات میشود. اما شجاعت و بیباکی بیشتر شما را از دام مشکلات خلاص میکند. بنابراین هر چه سریعتر برای دستیابی به پیروزی و موفقیت دست به کار شوید و هرگز توقف نکنید.