قانون ایمان
آنچه را که حقیقتا با احساس به آن ایمان دارید، برای شما واقعیت میشود.
شما همیشه با سازگاری نسبت به ایمان خود وارد عمل می شوید. خصوصا ایمان نسبت به خودتان. ایمان شما مانند یک دستگاه عمل میکند که اطلاعات ناسازگار با آن را دور نگه میدارد. شما الزاما به آنچه که میبینید ایمان ندارید، بلکه آنچه را که کاملا به آن ایمان دارید میبینید و اطلاعاتی را که با ایمان شما در تناقض باشد، رد میکنید، چه ایمان و تعصبات شما بر مبنای حقیقت یا خیال باشد.
بدترین نوع ایمانی که میتوانید داشته باشید، ایمان خود محدود است. این امر زمانی به وجود میآید که خودتان را در بعضی جهات محدود ببینید. به عنوان مثال، شاید خود را از دیگران کم استعدادتر ببینید. این ایمانهای خود محدود همانند ترمز در توانایی شما عمل میکنند و شما را عقب نگه میدارند. آنها دو دشمن بزرگ در موفقیت شخصی را به وجود میآورند: شک و ترس. آنها شما را از کار میاندازند و باعث میشوند در ریسک کردن که برای تحقق توانایی شما لازم است، تامل کنید. شما برای پیشرفت ، موفق بودن در زندگی و تجارت، باید ایمان خود محدود را دائما به چالش بکشید. باید هر گونه فکر یا پیشنهادی را که شما را محدود میکند، رد کنید. باید این را به عنوان یک اصل اساسی بپذیرید که شما یک شخص نامحدود هستید و آنچه را که دیگران انجام دادهاند شما نیز میتوانید انجام دهید.
قانون جذب
شما یک آهن ربای زنده هستید: همواره افراد، موقعیتها و رخدادهایی را که سازگار با افکار مسلط شما هستند، به درون زندگی خود جذب میکنید.
این یکی از قوانین بزرگی است که بیشتر موفقیت و شکست در تجارت و زندگی شخصی را توضیح میدهد. در مدارس مذهبی یونان باستان( 3000 سال قبل از میلاد مسیح) نیز این قانون نوشته شده بود. این قانون به قدری قدرتمند نافذ و فراگیر است که هر آنچه را که انجام میدهید و میگویید یا حتی فکر و احساس میکنید، تحت تاثیر قرار میدهد.
به دلیل طرز فکر و شخصیت خود، تمام چیزهایی را که در زندگی به دست آوردهاید، به سوی خود جذب کردهاید. شما میتوانید زندگیتان را تغییر دهید، زیرا میتوانید طرز فکرتان را تغییر دهید. شما میتوانید آنچه را که هستید تغییر دهید.
شرکتها به گونهای محصولات، روندکاری، خدمات و شیوههای تجاری خود را توسعه میدهند تا از مشتریان، کارمندان، مسئولینتدارکات، سرمایهداران و شرایطی را که سازگار با افکار سازمانی است به خود جذب کنند. این امر به گونهای است که گویی هر عضو در بیرون و درون سازمان همانند یک آلت موسیقی هستند. آنها در کنار هم یک ارکستر سمفونی بزرگ را تشکیل میدهند. همه با هم در حال نواختن هستند که فعالیتهای شما در تجارت و زندگیتان را ایجاد میکنند.
هرگاه در هر سازمانی اوضاع به خوبی پیش نرفت، سریعترین راه برای ایجاد تغییر، آوردن شخص جدیدی است تا راه و روش فکر و احساس افراد در مورد خود و آنچه انجام میدهند را تغییر دهد. ارزشها و بینشها و استراتژیها و سیاستهای جدید در برابر مشتریان و یکدیگر، تغییرات سریع و چشمگیری را به همراه میآورد.
قانون جبران مفرط
اگر همیشه بیشتر از آن مبلغی که دریافت میکنید،کار کنید، همیشه بیش از آن مبلغی که به دست میآورید را دریافت میکنید.
برای اینکه انسان بسیار موفقی باشید باید به دنبال فرصتهایی باشید که فراتر از نیازهای شغلیتان باشد. ناپلئون هیل، به روایتی برجستهترین محقق در مورد موفقیت در نیمه قرن بیستم، به این نتیجه رسید که یکی از کلیدهای بزرگ موفقیت در آمریکا، اشتیاقی برای مایلها حرکت اضافی بود.
به خاطر همین اصل آیندهی شما نامحدود میشود. هیچ محدودیتی بر کارهای اضافی که میتوانید برای افزایش ارزش بیشتر به کارتان اضافه کنید، وجود ندارد. در هر کاری که انجام میدهید میتوانید چند مایل بیشتر از هر روز و در هر صورت حرکت کنید. همیشه میتوانید در جستوجوی فرصتهایی باشید که فراتر از افتخارات شما باشد.
ارل نایت اینگل، سفارش کرده که باید همیشه بیشتر از آنچه دریافت میکنید، کار کنید در غیر این صورت هیچ وقت بیشتر از زمان حال دریافت نخواهید کرد. تنها روشی که میتوانید بیشتر برداشت کنید این است که بیشتر بکارید. تنها روشی که میتوانید بیشتر دریافت کنید، این است که ارزش بسیار زیادی به کارتان دهید و به نتایج بهتر و بیشتری دست یابید.
قانون خلاقیت
هر گونه پیشرفت در زندگی بشر با یک فکر در ذهن شخص شروع میشود.
تفکراتی که در ذهنتان بهوجود میآید، بیش از هر چیزی شما را قادر میسازد تا مشکلات خود را حل کنید، بر موانع غلبه کنید و به اهدافتان برسید. دستیابی به هر چیز با ارزشی برای شما ممکن نیست تا اندازهای که خلاقانه فکر کنید و کاری جدید و متفاوت با دیگران، انجام دهید. تمام آنچه که مورد نیاز است یک تغییر ساده است تا پایههای بخت شما را بنا کند و شما را به موفقیت بزرگ برساند.
ناپلئون هیل میگوید: هر چه ذهن انسان درک میکند و باور میکند، به آن میتواند برسد.
ذهن شما به گونهای طراحی شده که نمیتوانید در یک طرف ایدهای داشته باشید و در طرف دیگر توانایی رساندن آن ایده به واقعیت را نداشته باشید. اساس وجود ایده در ذهن هوشیار شما بدین معناست که در درون خود و اطرافتان توانایی این را دارید که آن را به واقعیت تبدیل کنید. تنها سئوالی که باید به آن جواب دهید این است که چگونه آن را میخواهید.
قانون مزیت
بازار، سودهای عالی را به ازای عملکرد، محصولات و خدمات عالی میپردازد.
مشتریان همیشه در هر چیزی بیشترین را به کمترین و کیفیت بهتر را به کیفیت کمتر ترجیح میدهند، زیرا کیفیت بهتر رضایت مشتری را به همراه دارد و مشکلات کمی پس از خرید به وجود میآورد. شرکتهایی با رتبهبندیهای کیفیت بالا، میتوانند در هر فروش خود مبلغ بیشتری را بهدست آورند. تعهد در قبال کالا و خدمات عالی، امنترین و قابل پیشبینیترین استراتژی برای موفقیت در تجارت به شمار میرود.
بازار، آدم سختگیری است همیشه منصفانه رفتار میکند و همیشه ارزشهای واقعی مشتریان را منعکس میکند. همیشه به شرکتهایی پاداش میدهد که کالاها و خدمات را با قیمت مناسب عرضه میکندو آنهایی را تنبیه میکند که از این کار اجتناب میورزند.
راه حل اصلی برای اینکه پاداشهای عالی را در کار خود به دست آورید، این است که در انجام مهمترین قسمتهای شغل خود که توسط مدیر و مشتریان شما تعریف میشوند، به طور عالی عمل کنید. کلید موفقیت شما در تجارت این است که شهرت خود را به عنوان کسی که در انجام هر کاری به طور عالی وارد میشود، افزایش دهید.
موارد فوق فرازی از کتاب صد قانون بی چون و چرای موفقیت در تجارت است. هنگام مطالعه در هر قانونی چند لحظه صبر کنید و رفتار و کردار خود را در رابطه با آن قانون ارزیابی کنید. یک بینش یا ایدهی جدید که قبلا نداشتهاید میتواند همان چیزی باشد که مسیر زندگی شما را تغییر دهد.