اغلب اوقات کارمندان سازمان را ترک نمیکنند بلکه مدیر یا سرپرستشان را رها میکنند و میروند. اینکه یک مدیر فردی محبوب یا انسان خوبی باشد، کافی نیست. بهطور حتم داشتن یک مدیر مهربان و دوست داشتنی بهمنزله یک نقطه قوت برای سازمان شما از دید کارمندان است و بههمین منوال یک مدیر ظالم، تندخو و زیادی کنترلکننده میتواند نقطه ضعفی برای شما محسوب شود.
پیشنهاد دستمزد و مزایای کمتر از آنچه میانگین حوزه کاری شما است نیز نقطه منفی دیگری برای سازمانتان خواهد بود. اما یک مدیر یا سرپرست که در نگه داشتن یک کارمند خبره است، به خوبی میداند که عامل کلیدی در نگه داشتن و حفظ کارمندان، در واقع کیفیت و چگونگی نظارت بر آنان است. مدیران تاثیرگذار، فرآیندی برای نگه داشتن و حفظ کارمندان ایجاد میکنند.
مدیرانی که قادر به نگه داشتن کارمندان هستند، کار را با انتقال واضح و روشن انتظاراتشان به آنها شروع میکنند. آنها بهخوبی میدانند منظورشان از موفقیت یک کارمند چیست، هم برای تحویل کار بر اساس انتظارات موجود و هم در ارتباط با عملکرد کارمندشان. بنابراین این گروه از مدیران این تصویر روشن از موفقیت را به کارمندشان منتقل میکنند.
این مدیران به صورت مکرر به کارمندشان بازخورد ارائه میدهند و کاری میکنند که آنها احساس ارزشمند بودن بکنند. وقتی که یک کارمند کاری را در تعامل با این گروه از مدیران انجام میدهد، احساس قدرتمندی، توانمندی و اعتماد بهنفس برای به سرانجام رساندن کارها به او دست میدهد. شکایات کارمندان از مدیران و سرپرستان معمولا درباره موارد زیر است. کارمندان، زمانی مدیران را رها میکنند و از سازمان میروند که مدیرشان موفق نشده باشد:
● انتظارات را بهصورت واضح و روشن بیان کند.
● دستمزد بالقوه و امکان رشد و توسعه حرفهای کارمندان را بهصورت واضح و روشن پیش روی آنها قرار دهد.
● بهصورت مرتب درباره عملکردشان به آنها بازخورد بدهد.
● جلسات منظم و برنامهریزی شده برگزار کند.
● چارچوبی ارائه کند که کارمندان بدانند در قالب آن میتوانند به موفقیت برسند.
چطور میتوان به مدیران کمک کرد تا کارمندانشان را نگه دارند
تقریبا تمامی مدیران میتوانند با توسعه مهارتهای مدیریتی، توانایی خود را برای نگه داشتن کارمندان افزایش دهند. اینکه به یک مدیر یاد بدهیم که چگونه باید برای افراد ارزش قائل شود، میتواند چالش برانگیز باشد. بهخصوص اگر مدیر بهطور کلی برای افراد ارزش و برای مشارکت آنها در ذهن یا قلب خود احترامی قائل نباشد، تغییر ارزشهای او کار دشواری خواهد بود. ایدههای زیر به سازمان شما کمک خواهند کرد مدیرانی داشته باشید که به نگه داشتن کارمندان اعتقاد دارند و در این راه قدم برمیدارند و کوشا هستند:
اول، ارزشهای بنیادی افراد را با ماموریت و چشمانداز سازمان همگام و یکپارچه کنید تا افراد بتوانند خود را با سازمان همسو و همقدم کنند. اهمیت این موضوع را با تک تک مدیران در میان بگذارید و رفتار و عملکردهای مورد انتظار را برای رسیدن به این هدف بهصورت واضح و روشن برای همه مدیران مشخص کنید.
دوم، روی یک طرح توسعه عملکرد با هر مدیری که انتظارات توسعه یک بخش مدیریتی را مطرح میکند، مذاکره کنید.
سوم، مهارتهای مدیریتی اولیه و بنیادی را به تمامی مدیران آموزش بدهید که شامل موارد زیر است:
● یکپارچهسازی مدیریت عملکرد که شامل هدفگذاری هم میشود.
● دریافت و ارائه بازخورد.
● بهرسمیت شناختن و بها دادن به کارمندان.
● مشاوره و مربیگری با قصد بهبود عملکرد کارمندان.
● رسیدگی به شکایات و مشکلات کارمندان.
● ایجاد یک محیط کاری که به کارمندان انگیزه بدهد.
● گفتوگو با کارمندان درباره رشد و توسعه حرفهایشان.
چهارم، جلسات منظمی با هدف ارائه مشاوره مربیگری مدیریت توسعه و ارائه بازخورد برگزار کنید. شما میتوانید به مدیران برای بهبود سبک مدیریت و مهارتهایشان کمک کنید. برگزاری منظم جلسات به شما کمک میکند تا در جریان وقایعی قرار بگیرید که در حال رخ دادن هستند و هنوز در ذهن مدیران تازه هستند.
پنجم، برنامههای یادگیری سازمانی مانند محافل کتابخوانی، آموزش درباره خدمات سازمان، گزارش از پیشرفت پروژهها و جلسات بحث و برنامهریزی برگزار کنید.
ششم، برای تداوم یادگیری، به مدیران کمکهای مالی ارائه کنید تا در کنفرانسها و فرصتهای آموزشی شرکت کنند.
هفتم، در قالب بخشی از فرآیند کاملا یکپارچه مدیریت عملکرد، به مدیران بازخورد همه جانبه ارائه کنید تا آنها بدانند نظر سازمان درباره سبک مدیریت آنها چیست. اگر یک مدیر قابلیت نگه داشتن کارمندان را نداشته باشد، چه میشود؟ اگر یک مدیر نتواند کارمندانش را حفظ کند، به احتمال زیاد نتوانسته یا نخواسته است که توانایی خود برای مدیریت و ارزش قائل شدن برای افراد مختلف را تقویت کند.
مدیرانی که بهطور مرتب کارمندان اصلی و کلیدی خود را در سازمان از دست میدهند، نمیتوانند برای مدت زمان زیادی مدیر باقی بمانند.
اگر شما فرصتهای یادگیری پیشنهاد شده در این متن را عادلانه و مطابق اصول ارائه دادهاید، میتوانید بهدور از هر گونه عذاب وجدان، وظایف مدیریتی آن شخص را از او سلب کنید.
تجربه نشان داده است که اکثر مدیران این کار را معادل از دست دادن اعتبار و آبروی خود میدانند و داوطلبانه سازمان را ترک میکنند. اما اگر آنها بخواهند که در سازمان بمانند، باید تعهد بدهند که کارمندانی تاثیرگذار و فعال خواهند بود.
اگر مدیران نتوانند این گام بزرگ را بردارند، شما باید قبل از آنکه آنها تاثیر منفی روی سایر کارمندان بگذارند، آنها را اخراج کنید. بسیاری از مدیران میتوانند با استفاده از فرصتهای توسعه مدیریتی پیشنهاد شده در این مقاله، تبدیل به کسانی شوند که قادرند بهترین کارمندان خود را نگه دارند.
سرمایهگذاری شما روی مدیران میتواند عامل محرک سازمان به سوی موفقیت باشد. بنابراین اصل و اساس موفقیت یک سازمان در افرادی نهفته است که استخدام میکنید و آنها را نگه میدارید.
منبع:دنیای اقتصاد