در بازگشت از کلیسا، جک از دوستش ماکس می پرسد: فکر می کنی آیا می شود هنگام دعا کردن سیگار کشید؟ ماکس جواب می دهد: چرا از کشیش نمی پرسی؟
جك نزد كشيش مي رود و مي پرسد: جناب كشيش، مي توانم وقتي در حال دعا كردن هستم، سيگار بكشم.
كشيش پاسخ مي دهد: نه، پسرم، نمي شود. اين بي ادبي به مذهب است.
جك نتيجه را براي دوستش ماكس بازگو مي كند.
ماكس مي گويد: تعجبي نداره. تو سئوال را درست مطرح نكردي. بگذار من بپرسم.
ماكس نزد كشيش مي رود و مي پرسد: آيا وقتي در حال سيگار كشيدن هستم مي توانم دعا كنم؟
كشيش مشتاقانه پاسخ مي دهد: مطمئناًً، پسرم. مطمئناً.