در این میان نقش رئیس کمیته حسابرسی بسیار مهمتر و کلیدیتر است یعنی اگر رئیس کمیته حسابرسی به وظایف خود آگاه نباشد، وقت کافی به حسابرسی داخلی و مسائل مطروحه در کمیته حسابرسی نگذارد، نحوه ارتباط کمیته با هیات مدیره و نحوه انتقال مسائل و مصوبات کمیته حسابرسی به هیات مدیره را نداند و برای بررسی مسائل طرح شده در کمیته از دانش کافی برخوردار نباشد باعث خواهد شد که در عمل کمیته حسابرسی یک کمیته کارآ و اثر بخش نبوده و جلسات کمیته حسابرسی بعد از مدتی تکراری شده و چالشبرانگیز خواهد بود، کمیتههای حسابرسی باید از مشاوره افراد متخصص، متبحر و دارای تجربه در امور مدیریتی، حسابداری، سیستمهای فرآیندی و دانش تخصصی در حوزه فعالیت شرکت بهرهمند باشند، کمیته حسابرسی باید از واحد حسابرسی داخلی حمایت و نباید در زمان پاسخگویی خود، شانه خالی کرده و همه مسائل را به گردن واحد حسابرسی داخلی اندازد.
به نظر میرسد کمیته حسابرسی در حال حاضر چندان از جانب هیات مدیره در برابر مدیر عامل حمایت نمیشود و اگر چنین باشد کار برای حسابرسان داخلی بسیار مشکل خواهد بود زیرا با توجه به اینکه در نگرش جدید یکی از شروط استقلال حسابرسی داخلی اصلاح جایگاه آن در نمودار سازمانی است به نحوی که واحد حسابرسی داخلی زیر نظر هیات مدیره است نه مدیرعامل، در این صورت حسابرسان داخلی باید به کمیته حسابرسی، هیات مدیره و مدیرعامل پاسخگو باشند و از هیچ گونه حمایتی هم برخوردار نیستند در حالی که در سابق، حسابرسی داخلی فقط به مدیرعامل پاسخگو بود و بس و چون از حمایت مدیرعامل برخوردار بود بسیار راحتتر و بدون هیچ گونه تنشی کار خود را انجام میداد.
عباس سلیمی*
*حسابدار رسمی
منبع : دنیای اقتصاد