نتیجه داوری نادرست حسابرسان در اطمینان بخشی به اطلاعات مالی در فرآیند گزارشگری مالی، میتواند منجر به برد یا باخت ناعادلانه استفادهکنندگانی مانند بازیگران بازار سرمایه، توزیع متقارن اطلاعات و ثروت در این بازار و تهدیدی برای اعتبار، مشروعیت، حسن شهرت حرفه حسابرسی و حقالزحمه حسابرسی باشد.
.
به نوشته دیآنجلو (۱۹۸۱) کیفیت حسابرسی یعنی سنجش و ارزیابی بازار از توانایی حسابرسی در کشف تحریفات بااهمیت و گزارش تحریفات کشف شده. به باور وی، حسابرسی که موارد نادرست را کشف و گزارش کند؛ حسابرس مستقل به معنای واقعی است. کیفیت حسابرسی، بر توانایی حسابرس در کشف تحریفات و ارزیابی توانایی و استقلال حسابرس توسط بازارمبتنی است.
.
فرض بنیادین دیآنجلو این بود که بازار، کیفیت حسابرس را که نمایانگر کیفیت واقعی حسابرس است، درک میکند و کیفیت واقعی حسابرس را نمیتوان مشاهده و ارزیابی کرد؛ مگر بربنیاد نتایج حسابرسی (مویزر، ۱۹۹۷). مروس (۱۹۸۸) کیفیت حسابرسی را این گونه تعریف کرده است: «ایجاد اطمینان درباره صورتهای مالی، و احتمال آنکه صورتهای مالی هیچگونه تحریف بااهمیتی نداشته باشد» (دانگ لی و همکاران، ۲۰۰۴). تیتمن و ترومن (۱۹۸۶) کیفیت حسابرسی را چونان درستی اطلاعاتی که حسابرس به سرمایهگذار ارائه میدهد؛ تعریف کردند.
.
به باور دیوید سان و نئو (۱۹۹۳) کیفیت حسابرسی به توانایی حسابرسی در کشف تحریفهای بااهمیت و دستکاری سود خالص گزارش شده مربوط میشود (یگانه و آذین فر،۱۳۸۹). کیفیت حسابرسی برای استفادهکنندگان مشهود نیست و عوامل گوناگونی مانند تواناییهای حسابرس و اجرای حرفهای حسابرسی بر آن موثر است.
.
کیفیت حسابرسی، در پژوهشهای بسیاری کاویده شده است. در پژوهشهای انجام شده، اثر مواردی مانند اندازه موسسه حسابرسی، مدت ارتباط حسابرس با بنگاه حسابرسی شونده و چرخش حسابرس، حقالزحمه حسابرس و … بر کیفیت حسابرسی سنجیده شده است. برخی براین باورند که موسسات حسابرسی بزرگ، حسابرسی باکیفیتتری نسبت به موسسات حسابرسی کوچک انجام میدهند.
.
از دست دادن یک صاحبکار، آثار زیانبار کمتری بر موسسات بزرگ دارد؛ زیرا حق الزحمه حسابرسی یک صاحبکار، بخش بزرگی از درآمد موسسه حسابرسی بزرگ را تشکیل نمیدهد. همچنین، حسابرسان دارای حسن شهرت بیشتر، اثربخشتر حسابرسی میکنند؛ اما شواهدی خلاف این باور نیز وجود دارد.
.
گروهی براین باورند که با افزایش دوره تصدی حسابرس، کیفیت کار او نیز افزایش پیدا میکند. به باور حامیان تغییر حسابرس، تغییر اجباری، حسابرسان را برای ایستادگی در برابر فشارها و خواستههای نابجای مدیران و قضاوت بیطرفانهتر، تواناتر میکند.
.
رابطه طولانی حسابرس و صاحبکار، تمایلاتی را برای اعمال نظرات مدیریت صاحبکار ایجاد میکند و استقلال و بیطرفی حسابرس را مخدوش میکند. مخالفان تغییر اجباری حسابرس چنین استدلال میکنند که عوامل دیگری هست که حسابرسان را به حفظ استقلال وادار کنند.
.
برای نمونه، تلاش حسابرسان برای حفظ اعتبار و شهرت و ترس از طرح دعاوی حقوقی علیه آنها، سازوکارهایی برای پیشگیری رفتارهای نامناسب حسابرسان هستند. حسابرسان با گذشت زمان شناخت بهتری از فعالیتهای صاحبکار بدست آورده، تجربه بیشتری کسب میکنند و تواناییشان افزایش مییابد.
.
بنابراین، رابطه طولانی حسابرس و صاحبکار میتواند کیفیت حسابرسی را بهبود بخشد. به باور آنها، تغییر حسابرس موجب کاهش اعتماد سرمایهگذاران به اتکاپذیری صورتهای مالی و درنتیجه کاهش اعتبار حسابرسی میشود. تغییر حسابرس، ممکن است موجب افزایش هزینههای حسابرسی، چه برای حسابرس و چه برای صاحبکار، شود (چن و همکاران،۲۰۰۴).
.
کیفیت حسابرسی با حقالزحمه حسابرسی نیز رابطه دارد. زمانی که حسابرسان حقالزحمههای بالایی از صاحبکاران خود دریافت میکنند تمایل بیشتری دارند که قرارداد خود را با همان صاحبکار تمدید کنند که این موضوع میتواند انگیزه حسابرس را در حفظ استقلال بکاهد.
اگر شمار صاحبکاران بزرگ در بازار کم باشد؛ احتمال کاهش تبانی با مدیریت صاحبکار و کاهش کیفیت حسابرسی برای حفظ صاحبکار بزرگ وجود دارد.
.
اگر در بازار حسابرسی، صاحبکاران بزرگ زیادی وجود داشته باشند؛ تمایل حسابرسان در حفظ اعتبار و شهرتشان آن قدر زیاد هست که بتواند جلوی خطر تبانی را بگیرد و در این حالت، تغییر اجباری موجب تحمیل هزینههای غیرضروری میشود.
.
بنابراین تغییر اجباری حسابرس تنها در نبود بازار اشباع شده از صاحبکاران بزرگ، میتواند توجیه شود.
عامل دیگری که بر کیفیت حسابرسی اثرگذار است، رقابت نامناسب در جذب صاحبکار و نرخ شکنی است.
در کشور ما نرخ شکنی و انجام حسابرسی با حقالزحمه پایین تا حدودی رواج یافته و به آفت حرفه حسابرسی تبدیل شده است.
.
اگر بودجهبندی حسابرسی و تعیین حقالزحمه مبتنی بر برآوردی معقول از نوع، ماهیت و حجم کار و عوامل خطر حسابرسی نباشد؛ در شرایط رقابت نامناسب، ممکن است قرارداد زیر قیمت و به مبلغی نامناسب و ناکافی منعقد شود. کافی نبودن حقالزحمه، انگیزهای است برای کاهش بهای تمام شده حسابرسی و درنتیجه کاهش زمان حسابرسی، میزان آزمونها، اجرا نکردن روشهای حسابرسی مناسب و کافی، توجه بیشتر به شکل کار (پروندهسازی) به جای محتوا و در نهایت کاهش کیفیت حسابرسی.
.
مطالب بالا نشاندهنده اهمیت کیفیت حسابرسی و توجه به آن است.
حرفه حسابرسی نیازمند اعتماد جامعه است و اعتماد جامعه نیازمند کیفیت حسابرسی. بنابراین، حرفه باید هر روز بیشتر از دیروز به کیفیت بپردازد و راهکارهای نوینی را برای افزایش کیفیت بهکار گیرد. کنترل کیفیت پرونده های حسابرسی توسط جامعه حسابداران رسمی ایران، ابزاری است لازم برای ارتقای کیفیت حسابرسی، ولی کافی نیست. حرفه حسابرسی ایران باید برای افزایش کیفیت بیشترتلاش کند.
.
عبداله آزاد- کارشناس ارشد حسابداری و حسابدار رسمی AAzad@iacpa.ir
رحمتاله هوشمند زعفرانیه – کارشناس ارشد حسابداری
منبع : دنیای اقتصاد