معمولا در ابتدای پروژه باید جریان نقدینگی (Cash Flow) پروژه را برآورد کنیم. جریان نقدینگی پروژه در حقیقت برآورد مقدار پول در دسترس پروژه از روی مقادیر دریافتی و پرداختی در مقاطع مختلف پروژه می باشد. شما وقتی می توانید جریان نقدینگی را به طور کامل برآورد کنید که کلیه کارهای پروژه، نحوه انجام آنها و زمان انجام آن کارها مشخص شده باشد. یعنی باید شرح کار پروژه (Scope) در قالب یک ساختار شکست مناسب (WBS) تهیه شده باشد و زمان بندی هر یک از فعالیتها و منابع مربوطه برای انجام کارها مشخص شده باشد. باید معلوم باشد چه بخشی از کار توسط پیمانکاران فرعی انجام می شود و قرارداد پیمانکاران از دیدگاه پرداخت چگونه است.
یعنی در هر قرارداد چقدر پیش پرداخت داده می شود و نحوه پرداختهای قراردادی چگونه است. اگر پروژه دارای کارفرما می باشد باید نحوه پرداختهای قرارداد کارفرما هم برای محاسبه دریافتها مشخص باشد., به طور کلی نقدینگی در واحد زمان مساوی است با مقدار باقیمانده دریافت در واحد زمان (منهای) مقدار پرداخت در واحد زمان
نقدینگی را می توان در حد روز نیز محاسبه نمود ولی چون در این حد جزئی دارای خطای زیاد بوده و مورد استفاده پروژه ها نمی باشد معمولا جریان نقدینگی را در دوره های ماهیانه یا فصلی مورد تخمین قرار می دهند. به نظر من محاسبات ماهیانه مناسب تر است. شما به عنوان مدیر پروژه باید بدانید که بخش برنامه ریزی شما می بایست بر اساس برنامه ریزی اجرایی پروژه برنامه ریزی نقدی پروژه را محاسبه کرده و در اختیار شما قرار دهد. نکته مهمتری که باید بدانید این است که بخش برنامه ریزی بر اساس سیاستهای اجرایی که شما مشخص می کنید می توانید این اطلاعات را محاسبه کند پس یک طرف قضیه شما هستید و باید این اطلاعات را به عنوان ورودی برای محاسبات کش فلو ارائه نمایید.
نکته دیگر اینکه جریان پرداخت از روی نحوه هزینه کردن فعالیتها به دست آمده و نیازمند آن است که کلیه مفروضاتی که بر اساس آن این تخمین بدست آمده است توسط شما به عنوان مدیر پروژه تعیین شده و یا اینکه مورد تایید قرار گیرد.