کمک به همنوع و انجام کار خیر به کرات در دین ما توصیه شده است و ضمانت برای گرفتن وام یکی از این کمک ها به شمار می رود. اما افراد زیادی هستند که با ضامن شدن به دردسر میافتند و همان کسی که با خواهش و قول و تعهد به پرداخت اقساط وام، پول را گرفته، بعد از مدتی یا اقساط وام را نمیدهد و یا خود را از صحنه روزگار محو می کند.
ضامن هم که می خواسته ثوابی کند، کباب میشود. پس اگر شما هم دچار این مشکلات شدهاید و یا قصد دارید ضمانت وام کسی را به عهده بگیرید، قبل از هر اقدامی این گزارش را بخوانید.
مالداری شرط ضمانت نیست
طبق قانون مدنی، ضامن نباید شخص مالداری باشد و می تواند شخصی با وضعیت مالی متوسط هم باشد. به اصلاح حقوقی مفلس بودن و نداری ضامن، عقد ضمان را باطل نمیکند. بنابراین مالدار بودن شرط صحت ضمان نیست اما اگر فرد طلبکار، برای مثال بانک، نداند که ضامن هنگامی که داشته عقد ضمان را منعقد می کرده، ورشکسته و مفلس و ندار بوده است، میتواند ضمانت او را فسخ کند(بر هم زند) حقی که در این شرایط برای طلبکار ایجاد می شود، فسخ قرار داد است و غیر ازاین کاری از دست او بر نمیآید.
از مقدار دین مطلع شوید
از آنجا که ضمان عقدی است که از گذشته تاکنون مبتنی بر احسان است ، اینکه ضامن حتما نباید از تمامی شرایط بدهی و وام و پرداخت آن، آگاه باشد شرط صحت قرارداد نیست. منتهی این اصل از باب حقوقی است و شما بعد از اینکه ضامن شخصی شدید نمیتوانید ادعا کنید که از مقدار قرارداد و یا پرداخت ماهیانه اقساط اطلاعی نداشتهاید این امر، باعث بطلان عقد ضمان نمی شود زیرا ما ماده ای صریح در قانون مدنی داریم که اگر ضامن نداند مقدار دینی که ضمانتش را کرده چقدر است، اشکالی در قرارداد ایجاد نمیشود.
پس قبل از ضمانت، مقدار دین و شرایط آن را بدانید چرا که بعد از ضمانت، به استناد جهلتان نمیتوانید روی صحت ضمان دست بگذارید و بگویید که ما اطلاع نداشتیم و اشتباه کردیم و اشتباه هم در قانون مدنی باعث بطلان است و این دفاع را نمی توانید از خودتان بعمل بیاورید. شرط عقل این است که قبل از انجام هرکاری در مورد آن اطلاعات کامل داشته باشید.
نوع معامله را مطرح کنید
شرایط عمومی ضامن طبق قواعد عمومی قانون مدنی این است که اهلیت داشته باشد، یعنی به سن بلوغ و رشد رسیده وهمه شرایط صحت قراردادها را دارا باشد. زیرا فرد ضامن در حقیقت با ضمانت خود نوعی تصرف مالی می کند. قانون مدنی در ارتباط با خصوصیات شخص ضامن حرف خاصی نزده اما نکته بسیار مهم این است که ممکن است به دو صورت شما ضامن کسی شوید؛ اولین حالت این است که شما به نحوی ضامن میشوید که دیگربانک، وام گیرنده را نمیشناسد و فقط شما پرداخت کننده اقساط و طرف حساب بانک و طلبکار می شوید. این نوع ضمانت را ضمان نقل ذمه به ذمه گویند نوع دیگر ضمانت که در واقع حالت معمول در جامعه است، بانک یا طلبکار، ابتدا به بدهکار اصلی مراجعه کند و اگر او بدهی خود را پرداخت نکرد ضامن باید بدهی را بپردازد.
از آنجا که ضمان عقدی است که از گذشته تاکنون مبتنی بر احسان است، اینکه ضامن حتما نباید از تمامی شرایط بدهی و وام و پرداخت آن، آگاه باشد شرط صحت قرارداد نیست. منتهی این اصل از باب حقوقی است و شما بعد از اینکه ضامن شخصی شدید نمیتوانید ادعا کنید که از مقدار قرارداد ویا پرداخت ماهیانه اقساط اطلاعی نداشتهاید این امر، باعث بطلان عقد ضمان نمی شود زیرا ما ماده ای صریح در قانون مدنی داریم که اگر ضامن نداند مقدار دینی که ضمانتش را کرده چقدر است، اشکالی در قرارداد ایجاد نمیشود.
به این نوع ضمانت ” ضم ذمه به ذمه” گفته میشود. ذمه به معنای دین است. یعنی شخصی مدیون بوده و هست و حالا شخص دیگری به عنوان مدیون به این قرارداد ضمیمه میشود تا خیال طلبکار را راحت کند و طلبکار بداند تا دیروز یک بدهکار داشته اما امروز دو بدهکاردارد. اگر اولین بدهکار پولش را نداد می تواند برای گرفتن طلب خود به شخص دوم یا همان ضامن رجوع کند.
اما این ضمانت شرطی دارد: وقتی که شما ضامن کسی میشوید باید قید کنید که این نحو ضمانت میکنید. یعنی به نحو ضم ذمه به ذمه و اگر این موضوع را نگویید اصل بر ضمانت نوع اول است. در فقه شیعه این اعتقاد وجود دارد که دو طرف قرارداد میتوانند توافق کنند که شخص به صورت ضم ذمه ضامن شود منتهی باید این موضوع از طرف ضامن مطرح و گفته شود درغیر اینصورت معامله برای او بسیار خطرناک است.
اذن بدهکار را بگیرید
موارد زیادی پیش آمده که شخصی از روی دوستی و رودربایستی ضمانتی را که مبتنی بر احسان و به اصطلاح عقد مسامحه ای است، قبول میکند. حال اگر شخصی که ضامن او شدهاید بدهی خود را پرداخت نکند، در این مورد شما حق و حقوقی دارید که باید آنها را بدانید. در این مورد ضامن نمی تواند ادعا کند که از روی لطف این کار را انجام داده است و حال نمی تواند جور بدهکار را بکشد. زیرا در صورت عدم پرداخت بدهی از طرف بدهکار، در واقع ضامن باید جور او را بکشد و او با علم به این موضوع ضمانت کرده است که عقد، لازم است و تعهد داده که اگر بدهکار، بدهی را نداد، من آن را پرداخت خواهم کرد.
اما حق ضامن در این مورد این است که؛ می تواند دادخواستی علیه بدهکار بدهد و پولی را که به طلبکار و یا بانک می دهد بعدها از بدهکار و یا مضمون عنه (ضمانت شده از وی) پس بگیرید.
اما در این مورد هم شرطی وجود دارد: از آنجا که عقد ضمان مابین دو نفر(ضامن و طلبکار) است و به اراده بدهکار برای انعقاد قرارداد نیازی نیست، در صورتی ضامن نمی تواند علیه بدهکار دادخواست دهد که ضامن از روی دوستی ضمانت را پذیرفته باشد و بدهکارهم اطلاعی از قرارداد و ضمانت نداشته باشد، در این صورت نمی تواند ادعا کند که بدهکار پولش را پس بدهد زیرا اصل عقد ضمان مبتنی بر اذن بدهکار نبوده است. اراده بدهکار برای انعقاد عقد لازم نیست و فقط اذن بدهکار برای این موضوع نیاز است که وقتی ضامن پول را پرداخت کرد، بتواند آن را از بدهکار پس بگیرد و در غیر اینصورت هیچ کاری از دستش بر نمی آید. اشخاصی که ضامن دیگران میشوند و نیت خیر دارند باید آگاه باشند که در ضمانتشان حتما باید اذن بدهکار را بگیرند.
اگر ضامن فوت کند
در صورتی که خدایی ناکرده ضامن فوت شد، بدهی از روی ترکه او برداشته می شود. برای مثال اگر شخصی ۱۰۰میلیون ضامن شود و بعد از آن، فوت شود و ترکه او در کل ۲۰۰میلیون باشد، این شخص به غیر از بانک که از او طلبکار است و می تواند بدهی اش را از ترکه بردارد، اشخاص دیگری هم به عنوان وراث دارد. اما هر چقدر هم که وراث داشته باشد باید کناری بایستند و کسانی که طلب آنها وثیقه دارد، برای دریافت طلب خود مقدم میشوند.
اگر بانک از شخصی وثیقه عینی مانند سند خانه دریافت کند و آن شخص فوت کند. هر چند خانه اش جزو ترکه است، به وراث نمی رسد و به بانک میرسد. صاحب وثیقه عینی بر همه و حتی بر وراث هم مقدم است. اما بانکی که ضمانت یک نفر را پذیرفته است به این دلیل که ضمانت وثیقه عینی نیست و شخصی است، نمیتواند همه ترکه ضامن فوت شده را بردارد. در این مورد بانک یا طلبکار در صفی به نام غرما قرار می گیرد که افراد طلبکار در آن قرار می گیرند و به نسبت طلبشان از روی ترکه بر میدارند. زیرا ممکن است به همان اندازه که این بانک از متوفی طلبکار است، افراد دیگری هم طلبکار باشند. اگر ترکه کافی بود موضوع تمام است اما اگر ترکه کافی نبود دیگر چارهای نیست و میگویند” المفلس فی امان الله ” و وراث از جیب خود و شخصا جور او را نمیکشند. اگر هم بعد از اینکه طلبکارها طلب خود را گرفتند چیزی از ترکه باقی ماند، قهرا به وراث منتقل میشود. فوت ضامن هیچ تاثیری در پرداخت دینش ندارد. در این میان فوت بدهکار هم تاثیری ندارد، زیرا طلبکار، اول به بدهکار و بعد به ضامن مراجعه میکند.
در صورتی که خدایی ناکرده ضامن فوت شد، بدهی از روی ترکه او برداشته می شود. برای مثال اگر شخصی ۱۰۰میلیون ضامن شود و بعد از آن، فوت شود و ترکه او در کل ۲۰۰میلیون باشد، این شخص به غیر از بانک که از او طلبکار است و می تواند بدهی اش را از ترکه بردارد، اشخاص دیگری هم به عنوان وراث دارد. اما هرچقدر هم که وراث داشته باشد باید کناری بایستند و کسانی که طلب آنها وثیقه دارد، برای دریافت طلب خود مقدم میشوند.
پیشنهاد ما
احساسات و رودربایستی را کنار بگذارید و با بدبینی تمام ضمانت کنید. بدبینی در مورد این که ممکن است شخصی که ضمانتش را میکنید در آینده مفلس شود و نتواند بدهی خود را بپردازد. در این صورت شما باید بدهی را بدهید. آیا از عهده این کار بر میآیید؟
تا جایی که میتوانید بابت ضمان، وثیقه عینی ندهید. یعنی خانهای که بازحمت زیاد خریداری کردهاید و امثال آن را در رهن بانک نگذارید و با علم به این کار را انجام دهید که ممکن است وثیقهتان را از دست بدهید. شرایط پرداخت دین را به خوبی مطالعه کنید و به سادگی ضامن کسی نشوید. میزان دین را بدانید و شرایط پرداخت آن را بررسی کنید. در نهایت از بدهکار هم ضمانتی مانند چک یا سفته و غیره، برای خود بگیرید تا اگر روزی بدهیاش را نداد و شما مجبور به پرداخت آن شدید، بتوانید مبلغ را از او پس بگیرید.
منبع:روزنامه حمایت